در هفتادوچهارمین دفتر از مجموعه پرسشها و پاسخهای دانشجویی که ویژۀ تاریخ و سیرۀ حضرت امام رضا علیهالسلام منتشر شده است به ۸۴ پرسش از زندگی حضرت پاسخ داده شده میشود. این کتاب در شش فصل تدوین شده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نهاد کتابخانه های عمومی کشور، «سؤال» همواره در ذهن انسان وجود داشته است و پرسشگری پدیدهای است که پیشرفت دانش بشری را بههمراه داشته است. پویایی جامعه در گرو پرسشهای حقیقتطلبانه و پاسخهای خردورزانه است. پاسخگویی صبورانه دربرابر سؤالهای دینی جوانان، ضمن افزایش اطلاعات آنها میتواند زمینۀ شبههها را نیز از بین ببرد.
در هفتادوچهارمین دفتر از مجموعه پرسشها و پاسخهای دانشجویی که ویژۀ تاریخ و سیرۀ حضرت امام رضا علیهالسلام منتشر شده است به ۸۴ پرسش از زندگی حضرت پاسخ داده شده میشود. این کتاب در شش فصل تدوین شده است: فصل اول «شخصیت امام رضا (علیهالسلام)»، فصل دوم «سیرت امام رضا (علیهالسلام)»، فصل سوم «باورها از نگاه امام رضا (علیهالسلام)»، فصل چهارم «رفتارها از نگاه امام رضا (علیهالسلام)»، فصل پنجم «احکام از نگاه امام رضا (علیهالسلام)» و فصل ششم «پیامهای امام رضا (علیهالسلام)». در فصل نخست با موضوعات مختلفی ازجمله ولادت، کنیه، علت و شیوۀ شهادت و روزشمار زندگی حضرت آشنا میشویم. فصل دوم به موضوعاتی همچون معاشرت کریمانه، جایگاه علمی، اُنس با قرآن و راز پذیرش ولایتعهدی میپردازد. در فصل سوم، توحید، نبوت، عدل، امامت، جایگاه عترت، وقت ظهور و... بیان میشود. توکل، یادگیری معارف، ملاک ارزشگذاری و نیکی به والدین ازجمله موضوعاتی است که در فصل چهارم به آنها پرداخته میشود. حلال و حرام الهی، حکمت نماز، چرایی وضو، حکمت حج و احکام دیگر نیز موضوعات فصل پنجم را شامل میشود. فصل ششم نیز به پیامهای حضرت اشاره دارد.
در صفحۀ ۳۷ کتاب با موضوع معاشرت کریمانه چنین آمده است:
حضرت رضا علیهالسلام در برخورد با دیگران چه سبکی داشتند؟ از اخلاق کریمانۀ آن بزرگوار یاد کنید.
نوع برخورد و معاشرت پسندیدۀ امام بهگونهای بود که بدون استثنا، در دلهای مردم نفوذ فراوان داشتند. همواره متبسم و خوشرو بودند و میفرمودند: «عیسی علیهالسلام میگریست و میخندید؛ ولیکن یحیی علیهالسلام میگریست و نمیخندید. سیرۀ عیسی علیهالسلام نیکوتر است».
امام در معاشرت نیکو، سرآمد و مثالزدنی بودند. ابراهیمبنعباس میگفت: «امام رضا علیهالسلام با سخن هرگز به هیچکس جفا نکرد و کلام کسی را نبرید تا مگر شخص از گفتن بازایستد. حاجتی را که میتوانست برآورده سازد، رد نمیکرد. پاهایش را دراز نمیکرد و هرگز روبهروی کسی که نشسته بود، تکیه نمیداد و هیچکس از غلامان و خادمان خود را دشنام نمیداد. هرگز آب دهان بر زمین نمیافکند و در خندهاش قهقهه نمیزد؛ بلکه تبسم مینمود».
این کتاب در ادارۀ مشاوره و پاسخ پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه تهیه و تنظیم شده و محقق ارجمند حجتالاسلام والمسلمین محمدباقر پورامینی مسئولیت پاسخدهی به سؤالهای این اثر را برعهده داشته و دفتر نشر معارف در سال ۱۳۹۷ آن را منتشر کرده است.
کتاب حاضر سیزدهمین کتاب از سلسله کتابهای راه زندگی است که به ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام هادی علیهالسلام اختصاص دارد. بنای نویسنده در این اثر، گزینش احادیثی کوتاه و اغلب اخلاقی و کاربردی بوده است تا هم بهخاطرسپردن آنها آسانتر باشد و هم حجم کتاب زیاد نشود. این احادیث در چهل موضوع دستهبندی شدهاند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نهاد کتابخانه های عمومی کشور، سخنان بزرگان بهترین توشه برای زندگی دنیوی و اخروی است. نابترین حکمتها را میتوان در کلام پیشوایان دینی یافت. بهرهگیری از میراث معنوی که از اهل بیت علیهمالسلام برای ما به یادگار مانده است، ضامن سعادت انسانهاست.
خفقان حاکم در دوران امام هادی علیهالسلام، محدودیتهایی را نسبت به آن امام و شیعیان حضرت بههمراه داشت و سبب شد احادیث کمتری از آن حضرت در مقایسه با سایر امامان در دست آیندگان باشد. در عین حال، احادیثی که از آن حضرت به ما رسیده است، گنجینهای غنی از معارف الهی محسوب میشود.
کتاب حاضر سیزدهمین کتاب از سلسله کتابهای راه زندگی است که به ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام هادی علیهالسلام اختصاص دارد. بنای نویسنده در این اثر، گزینش احادیثی کوتاه و اغلب اخلاقی و کاربردی بوده است تا هم بهخاطرسپردن آنها آسانتر باشد و هم حجم کتاب زیاد نشود. این احادیث در چهل موضوع دستهبندی شدهاند. تعدادی از موضوعات احادیث برگزیدۀ کتاب حکمتهای نقوی از این قرار است: بازار دنیا، گوهر اطاعت از خدا، زیان خودپسندی، تربیت نفس، اخلاق عملی، انتقاد پذیری، معیار سنجش مردم، در آستانۀ مرگ و آخرتگرایی.
در ص 26 و 27 کتاب ذیل عنوان «خوبی، جواب خوبی» آمده است:
«هر کس دوستی و نظر خود را برای تو هزینه کند، تو هم فرمانبرداری خود را برای او خرج نما» (تحفالعقول، ص 483). در مَثَلها آمده است: برای کسی بمیر که برایت تب کند. یعنی میزان تلاش و خدمت و گذشت و فداکاری انسان نسبت به دیگری، باید متناسب با محبت و صداقت او باشد. اگر کسی منافقانه اظهار دوستی کند، نباید سادهلوحی کرد و اسرار خود را به او گفت و با او طرح دوستی ریخت. سعدی میگوید: «دنیا خوش است و مال عزیز است و تن شریف * لیکن رفیق، بر همه چیزی مقدم است». البته رفیقی که همدل و صادق و خیرخواه باشد. مفهوم سخن امام هادی علیهالسلام این است که اگر کسی هم نسبت به تو محبت و مهرورزی داشت، هم فکر و نظر خود را دربارۀ تو و به سود تو به کار گرفت و با تو همفکر و همدل بود، قدر این دوستی را بدان، تو هم در خدمت و اطاعت او باش و با او در ستیز و مخالفت وارد مشو.
حجتالاسلام والمسلمین جواد محدثی، نویسندۀ کتاب، متولد سال 1331 شهرستان سراب و از چهرههای فرهنگی حوزوی محسوب میشود که آثار متعددی از ایشان منتشر شده است مانند آشنایی با اسوهها، آشنایی با علوم قرآن، اخلاق معاشرت، فرهنگ عاشورا و تاریخ سیاسی ائمه. مؤسسۀ بهنشر این اثر استاد را برای نخستین بار در سال 1390 در 92 صفحه منتشر کرد که تا سال 1398 به چاپ چهارم رسیده است.
این کتاب از مجموعه کتابهای «از ایران چه میدانم؟» است که زندگی و زمانۀ حضرت شاهچراغ علیهالسلام را براساس منابع متعدد بررسی کرده است. کتاب حاضر در پنج فصل تدوین شده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نهاد کتابخانه های عمومی کشور، زوایای پنهان بیشماری در زندگی امامزادگان سلامالله علیهم اجمعین وجود دارد که ناشی از شرایط سیاسی و اجتماعی دورانی است که در آن میزیستهاند. چنانچه این دوران بهدرستی تبیین شود، ازطرفی معرفت جامعه را به حقایق و منزلت آن بزرگواران افزایش میدهد و از طرف دیگر، ابعاد نوینی از تاریخ زندگانی ائمۀ اطهار علیهمالسلام را آشکار میکند. زندگانی احمدبنموسی علیهالسلام یکی از آنهاست.
این کتاب از مجموعه کتابهای «از ایران چه میدانم؟» است که زندگی و زمانۀ حضرت شاهچراغ علیهالسلام را براساس منابع متعدد بررسی کرده است. کتاب حاضر در پنج فصل با عناوین «فارس در پیوند با اسلام»، «زندگی و زمانۀ احمدبنموسی علیهالسلام پیش از ورود به ایران»، «امامت در میان فرزندان امام موسی کاظم علیهالسلام»، «هجرت امامزادگان به ایران» و «آرامگاه احمدبنموسی علیهالسلام در شیراز» تدوین شده است. فصل نخست، به موضوعات ایرانیانِ یکتاپرست، سلمان فارسی و گزینش اسلام و گسترش اسلام در ایران میپردازد. نسب و فضائل احمدبنموسی علیهالسلام و قیام ابوالسرایا ازجمله موضوعات فصل دوم کتاب است. فصل سوم به موضوعاتی از این دست اشاره دارد: علل جانبداری از امامت احمدبنموسی علیهالسلام و ولایتعهدی امام رضا علیهالسلام. در فصل بعدی علل هجرت احمدبنموسی علیهالسلام به ایران، جغرافیای تاریخی فارس، قیام احمدبنموسی علیهالسلام و برادرانش و... شرح داده شده است. موضوعات مدفن و تاریخ آرامگاه احمدبنموسی علیهالسلام مباحث آخرین فصل کتاب را به خود اختصاص داده است.
در صفحۀ ۴۸ کتاب با عنوان علل هجرت احمدبنموسی علیهالسلام به ایران چنین آمده است:
در اواخر قرن دوم و آغاز قرن سوم دلیل مهمی که میتوان برای مهاجرت سادات و امامزادگان به ایران برشمرد، ورود امام رضا علیهالسلام به ایران و ماجرای ولیعهدی در سال ۲۰۱ ق است. در میان سالهای پس از ورود امام رضا علیهالسلام به ایران تا شهادت ایشان، ما شاهد ورود سادات و امامزادگانی هستیم که از راههای مختلف و به شوق دیدن امام رضا علیهالسلام به ایران مهاجرت کردند.
جلیل عرفانمنش، نویسندۀ کتاب، متولد سال ۱۳۳۹ در شیراز و دارای مدرک دکتری پژوهش هنر است. نگارش فیلمنامه سینمایی روز موعود، سریال آفتاب و زمین، مستند داستانی روایت انقلاب، انیمیشن سینمایی پا به پای آفتاب و تألیف کتابهای با امام رضا علیهالسلام از مدینه تا مرو و کوروش و بازیابی هویت ملی بخشی از فعالیتهای وی بهشمار میرود. کتاب «مهاجران موسوی» وی در هفتمین جشنوارۀ کتاب سال رضوی حائز رتبۀ دوم شد. کتاب شاهچراغ علیهالسلام را دفتر پژوهشهای فرهنگی در ۱۰۰ صفحه در سال ۱۳۹۲ منتشر و در سال ۱۳۹۸ تجدید چاپ کرده است.
دوران ۳۳ سالۀ امامت امام هادی علیهالسلام شاهد تلاشهای گسترده و مبارزات خستگیناپذیر ایشان در عرصههای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است. کتاب حاضر که پژوهشی در زندگانی و سیرۀ امام هادی علیهالسلام است و در هفت فصل نوشته شده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نهاد کتابخانه های عمومی کشور، عباسیان با کینهتوزی علیه اهل بیت علیهمالسلام، عرصه را هر روز بر آنان تنگتر کرده و با زندان، تبعید و تحت مراقبتقراردادن امامان تلاش کردند تشنگان زلال دانش و بینش را از دریای بیکران وجود آنان دور نگاه دارند. دوران ۳۳ سالۀ امامت امام هادی علیهالسلام شاهد تلاشهای گسترده و مبارزات خستگیناپذیر ایشان در عرصههای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است.
کتاب حاضر که پژوهشی در زندگانی و سیرۀ امام هادی علیهالسلام است در هفت فصل نوشته شده است. فصل اول با عنوان «روزنهای بهسوی آفتاب» به ولادت، شهادت، القاب، خانواده و زندگی حضرت میپردازد. «ویژگیهای اخلاقی» عنوان فصل دوم کتاب است که خصوصیتهای گوناگون امام مانند عبادت، دانش، مهربانی، بردباری و... را شرح میدهد. فصل سوم «مبارزات فرهنگی امام هادی (علیهالسلام)» نام دارد که از مبارزه با گروههای منحرف عقیدتی تا بسترسازی فرهنگ انتظار را شامل میشود. نام فصل بعدی «مبارزات سیاسی امام هادی (علیهالسلام)» نام دارد که ضمن تشریح اوضاع سیاسی ـ اجتماعی عصر حضرت (مانند اوضاع داخلی دولت عباسی و پیدایش نهضت علویان)، شیوههای مبارزاتی حضرت را در زیرسؤالبردن مشروعیت حکومت عباسیان، مبارزه با فقیهان درباری، نفوذ عاطفی در برخی درباریان و تقویت پایگاههای مردمی بیان میکند. در فصل پنجم که «تبعید امام هادی (علیهالسلام)» است به چالشهای فراروی عباسیان، تبعید امام، واکنش مردم، توطئهها علیه حضرت، قتل متوکل و... پرداخته شده است. «شهادت امام هادی (علیهالسلام)» عنوان فصل ششم کتاب است که به موضوعات مختلفی ازجمله جنایت عباسیان در شهادت حضرت، بازتاب شهادت امام، مراسم تشییع و خاکسپاری و زیارتنامۀ امام هادی میپردازد. در فصل پایانی کتاب که «گلبرگی از آفتاب» نامگذاری شده است گزیدهای از سخنان و سیره و کرامات حضرت مانند جایگاه اطاعت از خدا، انتقادپذیری، برداشت نیکو از نعمتها، عزم و اراده، نتیجۀ صلۀ رحم، خیرخواهی، پیشگویی و... آمده است.
«بالاخره در نبرد بین امام هادی علیهالسلام و خلفایی که در زمان ایشان بودند، آن کس که ظاهراً و باطناً پیروز شد، حضرت هادی علیهالسلام بود؛ این باید در همۀ بیانات و اظهارات ما مورد نظر باشد». این بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی است که کتاب با آن شروع میشود.
در صفحۀ ۱۴۱ کتاب در قسمت خیرخواهی که به سیرۀ حضرت میپردازد آمده است:
مردی برای امام هادی علیهالسلام کاری انجام داده بود و قرار بود به ازای آن، چهارصد درهم از امام دریافت کند. به دوست خود گفته بود: «دویست درهم از این پول را پارچهای میخرم و دویست درهم باقیمانده را خرما میخرم تا از آن شراب درست کنم». دوستش میگوید: «من با شنیدن این سخن از او روی برگرداندم». در این هنگام، امام هادی علیهالسلام رسید و درحالیکه خشمگین بود، از مرکبش پیاده شد و فرمود: «مقبل، به اندرونی برو و چهارصد درهم بیاور و به ملعون بده و به او بگو این حق توست؛ با دویست درهم آن، پارچه بخر و برای تصمیمی که درباره باقیمانده آن گرفتهای، از خدا بترس».
مقبل میگوید: «من پولها را به او دادم و پیام امام را به وی رساندم. او گریست و گفت: به خدا سوگند که هیچگاه شراب ننوشیدهام و سرور تو این را میداند». بدینگونه، امام شخصی را از ارتکاب گناه بازداشت.
این کتاب را حجتالاسلام والمسلمین ابوالفضل هادیمنش پژوهشگر علوم دینی به رشتۀ تحریر درآورده و انتشارات بهار دلها چاپ نخست آن را در سال ۱۳۹۲ در ۱۵۸ صفحه روانۀ بازار نشر کرده است.
آقای سید حسین حر مؤلف این کتاب از نویسندگانی است که سابقۀ تألیف آثاری در حوزههای علوم قرآنی و حدیثی و سیرۀ اهل بیت علیهمالسلام، بهویژه امام رضا علیهالسلام، را داشته است. کتاب «امام رضا علیهالسلام و ایران» را دفتر نشر معارف در ۲۲۳ صفحه در بهار ۱۳۹۰ منتشر کرده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نهاد کتابخانه های عمومی کشور، سفر امام رضا علیهالسلام به ایران از مهمترین رخدادهای تاریخ کشور بهشمار میرود. مأمون که پس از رویارویی با برادرش امین، جانشین هارونالرشید شد، با طراحی اهدافی همسو با سیاستهای خود از امام برای حضور در خراسان دعوت کرد. امام از پذیرش این دعوت اهدافی را دنبال میکردند که افشای سیاستهای مأمون، برقراری پیوند با ایرانیان متمایل به تشیع، تبدیل خراسان به کانون تشیع و معرفی مبانی شیعه با استفاده از فرصت ولیعهدی ازجملۀ آنها بود. این کتاب به تشریح شرایط ایران در دورۀ خلافت عباسی و اتفاقات حضور امام در ایران میپردازد.
کتاب پنج فصل دارد. فصل اول با عنوان «ایران در دورۀ نخستین خلافت عباسی» از خلافت هارونالرشید تا خلاصهای از وضعیت راهها و جادهها در زمان عباسیان را شرح میدهد. «اوضاع خراسان در آستانۀ ورود امام رضا علیهالسلام به ایران» نام فصل دوم کتاب است که به اهمیت منطقۀ خراسان، نگاهی کوتاه به مشکلات هارون تا رسیدن به قدرت، برخورد نظامی امین و مأمون و نتایج آن و... میپردازد. فصل سوم «خلافت مأمون و قیامهای علویان» نام دارد و به موضوعاتی همچون خلافت مأمون، قیامهای علویان، موضع امام رضا علیهالسلام در مقابل قیامهای علویان و اقدامات مأمون برای رهایی از مشکلات اشاره دارد. در فصل چهارم با عنوان «ولایتعهدی امام رضا علیهالسلام و بازتاب حضور ایشان در ایران» به انگیزههای مأمون از ولایتعهدی امام رضا علیهالسلام، نتایج پذیرش ولایتعهدی امام رضا علیهالسلام، مناظره با دانشمندان ادیان مختلف، بازتاب حضور امام رضا علیهالسلام در ایران و گسترش تشیع در خراسان و... پرداخته میشود. در «سیرۀ تربیتی، اخلاقی و عملی امام رضا علیهالسلام» که فصل پنج و پایانی کتاب است موضوعات مختلفی از جمله توجه به نماز از منظر امام رضا علیهالسلام، عبادت امام در زندان، دعا از منظر امام و ثواب زیارت امام توضیح داده میشود.
در ادامه با بخشی از متنِ اثر برگرفته از صفحۀ ۱۲۸ کتاب آشنا میشویم:
آن چیزی که بیش از هر عامل دیگر روح تشنۀ ایرانی را به سوی اسلام کشید، عدالت و مساوات اسلامی است. تودۀ مردم ایران از ظلم و ستم ساسانیان به ستوه آمده بودند و از زندگی طبقاتی بهشدت رنج میبردند، تا اینکه گمشدۀ خویش را در اسلام بازیافتند.
ایرانیان نخستینباز علی علیهالسلام را در حالی دیدند که اشک از دیدگان فرو میبارید و با اسیران فُرس همدردی مینمود. همین که اسیران ایرانی (موالی) وارد مدینه شدند، عمر اراده کرد که زنان آنها را بفروشند و مردان آنها را به بردگی گیرند. اما در این میان، امیر مؤمنان علیهالسلام سخن پیامبر را بازگفت: بزرگان هر قوم را گرامی دارید، هرچند مخالف شما باشند. مردم ایران گرامی و محترم هستند و خود تسلیم شده رو به ما آوردهاند و بهرغبت در اسلام وارد شدهاند.
آقای سید حسین حر مؤلف این کتاب از نویسندگانی است که سابقۀ تألیف آثاری در حوزههای علوم قرآنی و حدیثی و سیرۀ اهل بیت علیهمالسلام، بهویژه امام رضا علیهالسلام، را داشته است. کتاب «امام رضا علیهالسلام و ایران» را دفتر نشر معارف در ۲۲۳ صفحه در بهار ۱۳۹۰ منتشر کرده است.
نگاهی به منابع دهمین جشنواره کتابخوانی رضوی/ (گروه سنی جوان و بزرگسال) بر مدار آفتاب؛ ترسیم زندگی بر مدار حیات رضوی آنچه در زندگی امام رضا علیهالسلام، همچون دیگر معصومان علیهمالسلام، آشکار است و میتوان به آن بهعنوان محوری در الگوگیری تکیه کرد، همهجانبه بودن سیره و سخن ایشان است. این اثر با ارائۀ گوشهای از حیات طیبۀ رضوی، بر آن است تا سبک زندگی مؤمنانه را با تکیه بر سیرۀ حضرت علیبنموسیالرضا علیهالسلام بیان کند. کتاب در هفت فصل تنظیم شده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نهاد کتابخانه های عمومی کشور، الگوسازی از زندگی رهبران دینی تأثیر مستقیمی در ترویج سبک زندگی اسلامی دارد. سیرۀ عملی اهل بیت علیهمالسلام بهترین راهنما برای استخراج الگوهای رفتاری است. آنچه در زندگی امام رضا علیهالسلام، همچون دیگر معصومان علیهمالسلام، آشکار است و میتوان به آن بهعنوان محوری در الگوگیری تکیه کرد، همهجانبه بودن سیره و سخن ایشان است. پیروی علمی از رهنمودهای الهی امام میتواند ما را به یک جامعیت در شیوه زندگی رهنمون سازد.
این اثر با ارائۀ گوشهای از حیات طیبۀ رضوی، بر آن است تا سبک زندگی مؤمنانه را با تکیه بر سیرۀ حضرت علیبنموسیالرضا علیهالسلام بیان کند. کتاب در هفت فصل تنظیم شده است. فصل نخست «پرتویی از آفتاب»، فصل دوم «ارتباط با خدا»، فصل سوم «ارتباط با حجت خدا»، فصل چهارم «ارتباط با خود»، فصل پنجم «ارتباط با خانه و خانواده»، فصل ششم «ارتباط با جامعه» و فصل هفتم «بهداشت و جامعه». در فصل اول به تولد تا شهادت و زیارت حضرت پرداخته است. دربارۀ موضوعاتی از قبیل خداباوری، نمازگزاری، روزهداری، حج، دعاها و معاداندیشی در فصل دوم بحث شده است. فصل سوم به نیاز به امام، اطاعت از اولیالامر، اهل بیت علیهمالسلام، غدیر، عاشورا و مهدویت میپردازد. مطالبی چون سیمای ظاهری، سیمای علمی و سیمای اخلاقی در فصل چهارم قرار گرفتهاند. در فصل پنجم موضوعات مرتبط با خانه (فضای خانه، خوش اخلاقی، والدین، ازدواج، فرزند و...) و خویشاوندان (صلۀ رحم، مهمان و مهمانی) بررسی شدهاند. به سرفصلهای خدمتکاران و کارگران (طیکردن مبلغ، انس با کارگر و...) و با مردم (مهروزی، معاشرت و...) در فصل بعدی پرداخته شده است. در فصل هفتم و پایانی کتاب این موضوعات تشریح شدهاند: بهداشت، خوردنیها، نوشیدن، نشستن، سفر، بیماری، عیادت و...
در صفحۀ ۱۱۸ کتاب، در بیان سیرۀ حضرت در باب صلۀ رحم چنین آمده است:
بر صلۀ رحم تأکید میکرد: «خدا تقوای الهی را با صلۀ رحم همراه ساخت؛ درنتیجه هرکس صلۀ رحم نکند، تقوای الهی ندارد.»
میفرمود: «خدا دستور سه چیز را بههمراه سه چیز دیگر صادر فرموده: ۱. دستور نماز را همراه با دستور زکات. پس هر کس نماز بخواند و زکات نپردازد، نمازش پذیرفته نیست؛ ۲. دستور سپاسگزاری از خود را همراه با دستور دستور سپاس از پدر و مادر. پس هر کس از پدر و مادر خود سپاسگزار نباشد، از خدا سپاسگزار نبوده است؛ ۳. دستور تقوای از خدا را همراه با دستور صلۀ رحم. پس هرکس صلۀ رحم نکند، تقوای الهی نداشته است.»
این کتاب به قلم حجتالاسلام والمسلمین محمدحسین پورامینی و ویرایش محمدمهدی باقری و سیدحمید حیدریثانی توسط دفتر نشر معارف در سال ۱۳۹۵ منتشر شده است.
تمدید مهلت شرکت در دهمین جشنواره کتابخوانی رضوی تا پایان تیرماه
دبیرخانه مرکزی جشنواره کتابخوانی رضوی با توجه به استقبال شرکت کنندگان مهلت ثبت نام در دهمین جشنواره کتابخوانی رضوی را تا پایان تیرماه ۱۳۹۹ تمدید کرد.
«دختر پیامبر»
پدیدآور: محمدعلی جاودان
ناشر: موسسه ایمان ماندگار؛ تعداد صفحات: ۱۴۵
بررسی دقیق ابعاد تاریخی اتفاقات پس از رحلت پیامبر صلوات الله علیه و آله و کشف زوایای پنهان این رویدادها دریچۀ تازهای به روی تشنگان معرفت و جویندگان حقیقت اسلام میگشاید. شناخت حوادثی که یکی پس از دیگری، چهرۀ حکومت و جامعۀ اسلامیِ ساخته به دست معمار آسمانی آن و رسول نور را دگرگون میکند، راهنمای خوبی است برای درک عمیق تاریخ اسلام.
چقدر آسمان دلگیر است و روزهای سخت بی فاطمه چه دیر میگذرد... چقدر باغهای مدینه بیرنگ شدهاند و گلها رنگ و بوی گذشته را ندارند... خورشید دیگر روشنی نمیبخشد و چشمهها آبهای گوارا نمیزایند...
خدایا چقدر علی تنهاست...
"دختر پیامبر" ارائۀ گزارشی است از وقایع زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها پس از رحلت نبی مکرم صلوات الله علیه و آله. کتاب ماندگاری از مؤسسه ایمان ماندگار که در عین ایجاز و اختصار به این موضوع پرداخته است. مطالب این کتاب، کوتاه، مستند و تحقیقی است و نویسنده میکوشد تا با بهرهگیری دقیق از منابع معتبر تاریخی، گزارشی دقیق و خالی از هرگونه زیادهگویی و بزرگنمایی به مخاطب خود عرضه کند. این کتاب در پنج فصل و با مهمترین اتفاق پس از رحلت پیامبر یعنی ماجرای سقیفه آغاز میشود و با توضیحاتی پیرامون رحلت حضرت فاطمه سلام الله علیها و اتفاقات پس از آن پایان مییابد و در خلال این مباحث به بسیاری از پرسشها و ابهامات و شبهات مطرح در این دوره زمانی حساس، مستند و مستدل پاسخ میگوید.
توضیحات مختصر و مفید سرآغاز کتاب، دورنمایی از فرهنگ مردم عرب و آیین و رسوم قبیلهای آن زمان ترسیم میکند و در ادامه با سیری تاریخی و منظم آنچه را که بر اسلام پس از پیامبر آمده است روایت میکند. تعیین جانشین برای پیامبر، بیعت گرفتن از امیرمؤمنین علیه السلام، فاطمه سلام الله علیها پس از پیغمبر صلوات الله علیه و آله، داستان اموال پیامبر و فدک، رحلت ام ابیها، وصیت و به خاک سپاری آن حضرت، اتفاقات پس از رحلت و ... از جمله موضوعاتی است که با بهرهگیری از اسناد معتبر و مورد قبول جهان اسلام شرح و تفسیر میگردد.
استفاده گسترده و فراوان از منابع اهل سنت در نقل روایات تاریخ و تحلیل آن، یکی از مهمترین ویژگیهای کتاب است.
تعدادی کیسه زباله بردارید و در طول هفته هر یک از زبالهها را درون کیسه خودش بیندازید، در آخر هفته بررسی کنید که کدام یک از آنها قابل بازیافت است و می توان از حجم آنها و فرستادن به گورستان زباله ها جلوگیری کرد.
اگر همه زباله ها را یک جا و در یک سطل بریزیم تفکیک و تجزیه آنها بسیار هزینه بر و سخت تر خواهد شد و متوجه نمیشویم که حتی چیزهای با ارزشی بین آنها هست و میتوان دوباره از آنها استفاده کرد. انواع فلزات، شیشه ها، پلاستیک، کاغذ و... را که می توان دوباره با شکلی جدید مورد استفاده قرار داد.
زباله را در گورستان زباله ها دفن می کنند. آیا میدانید که زباله ها گاز متان تولید میکنند و میتوان این گاز را از طریق لولهها به کارخانههای اطراف منتقل کرده و به عنوان سوخت استفاده شود.
زباله را طلای کثیف هم مینامند و امروزه در بیشتر کشورهای جهان از هر یک از انواع زباله با شیوه های متفاوت می توان دوباره استفاده کرد.
کتاب با زباله چه کنیم از مجموعه کتابهای سبز با کیفیت کاغذ گلاسه و تصاویر رنگی و گویا در خصوص انواع زباله و چگونگی بازیافت و امحاء آنها به کودکان و نوجوانان میآموزد که چگونه زبالههایی که به ظاهر قابل استفاده نیستند را می توان تبدیل به انرژی کرد. راههای سادهی پیشنهادی در این کتاب نوجوانان را به حفظ محیط زیست علاقهمند میکند. با خواندن مطالب و بحث و گفتوگو دربارهی موضوع آن و انجام فعالیت های مرتبط مانند حضور در پاکسازی محله، کوهستان، کنار رودخانهها و دریا منبع مناسب آموزشی برای نوجوانان و آشنایی بیشتر آنان با این گونه مباحث است.
نهاد کتابخانههای عمومی کشور با توجه به تصمیم ستاد ملی مبارزه با کرونا با صدور اطلاعیهای کتابخانههای عمومی کشور را تا ۲۲فروردین ماه تعطیل اعلام کرد.
علیاصغر عزتیپاک، نویسنده و داستاننویس که رمانها و مجموعه داستانهای او نامزد یا برنده جایزههای ادبی مختلفی بودهاست. کار ادبی را با نگارش داستان در مجلات آغاز کرد و در سال ۱۳۸۴، نخستین کتاب او با عنوان «میمانم پشت در» منتشر شد.
یکی از راههای تعلیمی برای کودکان و نوجوانان استفاده از قالب داستانی است که در این اثر به خوبی از آن استفاده شده است. در سالهای پس از انقلاب اسلامی نویسندههای بسیاری تلاش کردهاند که زندگی هر یک از شخصیتهای دینی را با روایتهای جذاب و آموزنده برای کودکان و نوجوانان بازگو کنند.
در این کتاب، راوی داستان در دو فصل اول، دو نوجوان هستند و فصل سوم یک نامه بلند از عبدااله بن عطا است که همگی از نزدیکان امام محمد باقر علیهالسلام بودند. این کتاب با نثری جذاب، روان، زیبا همراه با روایت خوب و ضربآهنگ منظم میتواند نوجوانان را به سوی خود جذب کند.
نخستین فصل از این کتاب با عنوان «به تماشای باغهای همیشهبهار» از زبان جابر بن عبدالله انصاری است که بیشتر مربوط به تاریخ زندگانی امام علیه السلام در دوران کودکی و نوجوانی است، نکاتی اعتقادی بسیار مهمی هم در این فصل از عمدتاً از زبان جابر بن عبدالله انصاری نقل شده است.
فصل دوم «سرود سالهای عاشقی» از زبان جابر جعفیست، قسمتی اعظم این فصل به سفر بسیار مهم و پُرحادثه امام باقر و امام صادق علیهما السلام به سرزمین شام و ملاقات با بزرگترین عالم مسیحی آن دیار است که بسیار جذاب و جالب توجه است.
و فصل سوم با عنوان «روشناییهای شهر» به روایت عبدالله بن عطا تمیمی نگاشته شده، این فصل به سالهای پایانی عمر با برکت امام باقر علیه السلام تا دوران شهادت ایشان و آغاز امامت فرزندشان حضرت امام جعفر صادق علیه السلام ادامه یافته. در این فصل مخاطب با برخی از برجستهترین شاگردان امام باقر علیه السلام که پس از حضرت در خدمت امام صادق علیه السلام در میآیند آشنا میشود. علاوه بر آن با برخی از نابترین احادیث اخلاقی امام باقر نیز مواجه میشود که نویسنده با هنرمندی آن را در خلال وقایع داستان نقل کرده است؛ وصف اوضاع سیاسی اجتماعی آن دوران نیز از دیگر نکات مهم این فصل کتاب است.
برای نگارش این کتاب از منابع معتبر فراوانی جهت مستندات زندگی امام محمد باقر علیهالسلام استفاده شده که در پایان کتاب به آنها اشاره شده است. کتاب به گونهای نگاشته شده که علاوه بر نوجوانان، مخاطب بزرگسال را نیز جذب خود میکند.
با توجه به تعطیلی کتابخانه های عمومی سراسر کشور به دنبال شیوع ویروس کرونا و با هدف اشاعه فرهنگ کتابخوانی و غنی سازی اوقات فراغت، مسابقه نقاشی «کرونا را شکست می دهیم» از سوی نهاد کتابخانه های عمومی کشور برگزار می شود.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نهاد کتابخانه های عمومی کشور، با توجه به تعطیلی کتابخانه های عمومی در سراسر کشور به دنبال شیوع ویروس کرونا و با هدف اشاعه فرهنگ کتابخوانی و غنی سازی اوقات فراغت، مسابقه نقاشی ویژه کودکان و پویش معرفی کتاب ویژه کتابداران با محوریت ادارات کل فرهنگی و روابط عمومی ادارات کل استانی برگزار می شود.
مسابقه نقاشی «کرونا را شکست می دهیم» ویژه گروه سنی کودک، ۴ تا ۱۲ سال (متولدین ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۴) با محوریت کارهایی که در ایام تعطیلات کرونا و حضور در منزل انجام می شود، کتابخوانی در تعطیلات کرونا و مراقبت های بهداشتی در مواجهه با کرونا ویروس و تشکر از پزشکان و پرستاران، برگزار می شود.
علاقمندان برای شرکت در این مسابقه باید از برگه A۴ استفاده کرده و استفاده از تمامی ابزار نقاشی (مدادرنگی، آبرنگ، مداد شمعی و گواش) امکانپذیر است.
همچنین در داوری آثار، کیفیت رنگ آمیزی، خلاقیت و کپی نبودن حائز اهمیت خواهد بود.
درج مشخصات فردی اعم از نام و نام خانوادگی، سن، استان، شهرستان، شماره تماس، موضوع نقاشی روی برگه و ذیل فایل ارسالی ضروری بوده و تصاویر نقاشی باید به شناسه iranplir در پیام رسان سروش ارسال شود
همۀ ما نیاز داریم قبل از انجام هر کاری فکر کنیم، باید بدانیم که مسئول رفتار خود هستیم و این موضوع را باید از همان دوران کودکی بیاموزیم. شجاعت، ایمنی، اعتماد به نفس، احترام به دیگران و ... از مهارتهایی هستند که هر شخصی باید در دوران کودکی کسب کند.
«ایمنی در خانه» عنوان یکی از مهارتهای اساسی کتابهای نردبان است. مجموعهای که میتواند نردبان آگاهی و توانایی کودکان باشد و آنها را به بلندایِ موفقیت و شکوفایی برساند.
این کتاب یک گردش جالب و جذاب در خانه است، همه کودکان میتوانند با گروهِ بررسیِ داستان همراه شوند تا ببینند آیا خانه جای امنی برای بازی کردن آنها هست یا نه!
مأموریت از آشپزخانه آغاز میشود. بچهها سعی دارند همۀ آن چیزهایی که ممکن است برایشان خطرناک باشد را شناسایی کنند. آنها باید مراقب باشند تا به برخی چیزها دست نزنند. استفاده از برخی وسایل خانه برای بچهها خطرآفرین است، آنها باید برای این منظور از بزرگترها کمک بگیرند. چاقوها و قیچیهای تیز، اجاق گاز، برخی مواد شوینده و ... اما مأموریت به همینجا ختم نمیشود و پای بچهها به حمام، پارکینگ و جاهای دیگر هم باز میشود. برای این که بدانیم باید در خانه مراقب چه چیزهایی باشیم، یا به چه وسایلی نباید بدون اجازه دست بزنیم، این کتاب را بخوانیم.
نوجوانی، فصل خوب آرزوهای شیرین است، فصل فکرها، فرصتها و آرزوهای رنگی که در آن دوران انتخاب کنی، راهی بیابی و حرکت را آغاز کنی و در امتداد آن راهِ درست، به اوج برسی. نوجوانی و جوانی سن انتخابها و تصمیمهای بزرگ است.
در رمان «پرواز با پاراموتور را دوست دارم» عباس و ثریا دو نوجوانی هستند که باید دست به انتخاب بزنند و موقعیتهای مختلف را با توجه به آرزوی اصلیشان بسنجند و بعد مهم ترینش را انتخاب کنند.
عباس نوجوانی است که مادرش را هنگام تولد و پدرش را در خردسالی بر اثر یک سانحه هوایی از دست داده و حالا که بزرگ شده، اوقاتش را در یک تعمیرگاه ماشین میگذراند، جایی که محل کار و زندگیاش است. عباس هم مثل پدرش عشق به پاراموتور و پرواز در دل دارد، هیچگاه این رؤیای شیرین را فراموش نکرده و در پی راهی است تا به دنیای پاراموتورها برسد؛ رسیدن عباس به آرزویش با اتفاقی همراه است، که با حضور پیرمرد ناشناسی در تعمیرگاه شروع شد و ماجرا را به جایی برد که حتی در خواب هم نمیدید!
در کنار معرفی عباس و آرزوهایش، شخصیت دیگر داستان دخترخاله او، ثریا است که آرزوهای خود را دارد و میخواهد در انجام تکالیف و درسهایش بهترین باشد و در المپیادهای علمی رتبه برترینها را بهدست بیاورد.
نویسنده در این داستان درونمایههای دینی را فراموش نکرده و از آنها بهخوبی در پیشبرد ماجرا بهره میگیرد. برای مثال در بخشی از کتاب، ثریا نامهای برای امام زمان مینویسد که حاوی درخواستها و آرزوهایش است و به عباس میدهد تا در چاه جمکران بیندازد.
نویسنده این کتاب در جشنواره بین المللی اشراق به عنوان نویسنده برتر معرفی و همچنین در جشنواره قلم زرین نامزد شد. این کتاب تاکنون هفت بار از سوی انتشارات جمکران تجدید چاپ شده است.
مراسم اعتکاف فرصتی است برای دوبارهشدن و آغازی برای انجام، خلوتی با خود و دیدن آنچه از یاد رفته، یادآوری قرار با خدا، و آنچه را میخواهی بدستآوری و اندیشیدن به اینکه از کجا آمدهام، آمدنم بهر چه بود، به کجا میروم آخر؛ که در کنار جمعی هم نوای با تو شکل میگیرد.
تمرین با خدا و برای خدا بودن در کنار بندگانش، تمرین خوب بودن و خوب شدن در کنار اجتماعی از بندگانی که آنها نیز برای ساختن دوباره آمدهاند و در این مسیر میتوان کنار هم بود و کنار هم ساخت، اعتکاف محل تعلیم و تعلًم است.
«اعتکاف جای عبادت است؛ البتّه عبادت فقط هم نماز خواندن نیست؛ تماس خوب با معتکفین، ارتباط دوستانه و برادرانه، فراگیری از آنها، تعلیمدهی به آنها، معاشرت اسلامی را تجربه کردن و آموختن؛ همه اینها فرصتهایی است که در اعتکاف ممکن است پیش بیاید؛ [برای] این باید برنامهریزی بشود. مهمترین کار، برنامهریزی است.
اگر چنانچه برنامهریزی نشد و کمک نشدند این جمعِ جوانِ مشتاق و شوریدهای که برای اعتکاف وارد این مسجد شدهاند، این نیروها هدر خواهد رفت و احیاناً زیانآفرین خواهد شد.» (بیانات رهبر معظّم انقلاب در دیدار با اعضای ستاد مرکزی اعتکاف ۱۵ اردیبهشت ۹۳)
اعتکاف تجربهای منحصر به فرد است، به خصوص اگر در دوران جوانی تجربه شود. همانطور که در بیانات مقام معظّم رهبری نیز اشاره شده، نیاز به راهنمایی و برنامهریزی دارد تا بتوان حداکثر توشه ممکن را برای دنیا و عقبای خود از آن برچید. همچنین گرفتار آسیبهای احتمالی آن نشد (چرا که به فرموده امیر مؤمنان علی علیه السلام هر چیز دارای آفت و آسیبی است و نباید از آفات و آسیبهای احتمالی اعتکاف نیز غافل شد، آفات و آسیبهایی نظیر:
عدم برنامهریزی مراسم جمعی متعادل (یا بسیار کممایه یا بسیار پرحجم و شلوغ)؛
پرداختن افراطی به مباحث علمی و معرفتی و بازماندن از عبادت
پذیرایی رنگارنگ و متنوع که موجب سنگین شدن معتکف و لذّتجویی او شود (دو مسئلهای که با اهداف اعتکاف در تعارض است.)؛
عدم ایجاد جوّ سکوت و تفکر؛
بیتوجهی به حق الناس و مواردی از این دست که در این کتاب با دقت به یکایک آن پرداخته شده است.
مزیت فوقالعاده آن بهرهگیری بسیار بجا و مناسب از آیات، روایات و سخن و سیره بزرگان دین است. همچنین در عین اختصار عمده مباحث مهم در موضوع اعتکاف به زبانی روان و ساده و همه فهم و البته دارای اتقان علمی ارائه شده است.
طراحی جلد، صفحهآرایی و حروفچینی کتاب هم به ویژه در مقایسه با آثار منتشر شده در موضوع دین بسیار چشمنواز و زیباست و بر جذابیت کتاب افزوده است.
برخی دیگر از مباحث مهم کتاب علاوه بر بحث آسیبشناسی اعتکاف عبارتست از: معنای اعتکاف، معنا و حقیقت محاسبه؛ اهمیت و لزوم محاسبه؛ کیفیت و چگونگی تربیت نفس (مشارطه، مراقبه، محاسبه، معاتبه)؛ سخنانی از بزرگان دین در موضوع اعتکاف و خودسازی (بزرگانی نظیر حضرات آیات قاضی طباطبایی، حقشناس، خامنهای (حفظه الله)، جوادی آملی، تبریزی، جاودان و...) اعتکاف در سیره بزرگان دین، آداب اعتکاف و آثار آن، مطالبی پیرامون مناسبتهای مهم ایام اعتکاف نظیر ولادت مولود کعبه امیرالمؤمنین علیه السلام و وفات ام المصائب زینِ أب، عقیله بنیهاشم سلام الله علیها و اعمال عبادی ایام اعتکاف به همراه پرسش و پاسخ فقهی.
این کتاب یک راهنمای جامع برای طالبان بهره حداکثری از اعتکاف است. به ویژه برای جوانان.
کتاب «خون دلی که لعل شد» حاوی خاطرات حضرت آیتالله العظمی سیّد علی خامنهای (مدّظلّهالعالی) از زندانها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی است. این کتاب ترجمه فارسی کتاب «إنّ مع الصّبر نصراً» است که پیش از این به زبان عربی در بیروت منتشر و توسط سیّد حسن نصرالله معرّفی شد.
آنچه کتاب حاضر را از کتابهای مشابه متمایز میکند، بیان حکمتها، درسها و عبرتهایی است که به فراخور بحثها بیان شده و هر کدام از آنها میتواند چراغ راهی برای آشنایی مخاطب کتاب بهویژه جوانان عزیز با فجایع رژیم منحوس پهلوی، و همچنین سختیها، مرارتها و رنجهای مبارزان و در مقابل پایمردیها، مقاومتها، خلوص و ایمان انقلابیون باشد. زندگینامه خودنوشتِ معظّمٌله، تصاویر مرتبط، و نمایههای مختلف از دیگر بخشهای این کتاب است.
محمدعلی آذرشب در گفتگو درباره تدوین و انتشار این کتاب عنوان داشت: ۲۰ سال پیش مقام معظم رهبری جلساتی داشتند که در آن درباره مسائل جهان عرب و نیز برخی مسائل سیاسی، فکری، علمی و ادبی به زبان عربی برای حاضران صحبت میکردند و بنده هم در آن جلسات حضور داشتم. علت بیان این سخنرانیها به زبان عربی این بود که این زبان از منظر ایشان زبان تمدن اسلامی است و چیزی جدای از زبان فارسی نیز به شمار نمیرود. تمامی کسانی که در زبان فارسی افرادی مقتدر به شمار میروند به زبان عربی نیز مسلط هستند... رهبر انقلاب نیز به دلیل نگاه فقاهتی و نیز ذوق ادبی و نیز آرمانی که به تمدن اسلامی دارند به این زبان علاقه زیادی داشته و این سخنرانیها را نیز با همین محور انجام میدادند.
وی ادامه داد: در این جلسات ایشان در خلال صحبتهایشان گاه به خاطراتی از خودشان اشاره میکردند و به همین خاطر از ایشان در نهایت تقاضا شد که این خاطرات را به صورت منظم بیان کنند که مورد پذیرش ایشان قرار گرفت و آن را ایراد کردند. این سخنان ضبط شد و توسط من تنظیم شد و تقدیم ایشان شد و پس از ویرایش و نکات تصحیح که مد نظرشان بود در قالب عربی و با نام «انمع الصبر نصرا» منتشر شد.
خاطرات رهبر انقلاب اسلامی در این کتاب از بدو تولد ایشان شروع میشود و زندگی ایشان در منزل و رابطهشان با پدر و مادر و خواهر و برادرشان را روایت میکند و در فراز بعدی به مساله بیداری اسلامی در زمان شهید نواب صفوی و آیتالله کاشانی و تأثیرپذیری ایشان از این حرکت میرسد.
...این ادیب و استاد ادبیات عرب در خصوص علاقه و تسلط رهبر معظّم انقلاب به ادبیات عرب گفت: ایشان شعر معاصر عرب و نیز شعر قدمای عرب را میخوانند و در جریان آن هستند. به خاطرم هست زمانی که جواهری، شاعر مشهور جهان عرب که چند قصیده نیز برای حضرت آقا سروده است، به دیدار با ایشان نائل شد، بیان کرد: او در حالی که بارها گفته از ذوق و توان و اطلاعات ایشان از ادبیات عرب بسیار شگفتزده است از اینکه رهبر انقلاب تمامی دیوان و خاطراتش را خوانده و بر آنها حاشیه زده ابراز شگفتی کرده و میگفت: ای کاش رهبران جهان عرب میدانستند که فردی مانند ایشان با این میزان از گرفتارهای سیاسی و... چطور برای مطالعه و کتابخوانی وقت میگذارند.
البته تسلط رهبر معظّم انقلاب منحصر به ادبیات عرب نیست، چنانکه شخصیتی مانند هوشنگ اسدی که سابقه چهارماه همسلول شدن با ایشان را در دوران ستمشاهی دارد از تسلط ایشان به زبان و ادبیات پارسی چنین یاد میکند:
«ایشان شخصیتی بسیار جذاب و گرم بود، البته در زندان که بودیم و حالا هم حتماً این شخصیت را دارد. بعد از زندان هم البته ایشان را میدیدم. همین شخصیت جذاب، گرم، بسیار باهوش، بسیار باسواد، بسیار مسلط به ادبیات معاصر ایران. البته ایشان با ادبیات مدرن ایران، مخصوصاً شاملو و فروغ و خیلیهای دیگر میانه نداشتند، ولی مثلاً عاشق اخوان بودند، عاشق شهریار بودند. اخوان و سایه را قطعاً یادم است که خیلی به آنها علاقه داشتند. بعد با هم صحبت میکردیم راجع به شعرهای آنها، شعرها را میخواند، شعرها را تفسیر میکردیم. من، در عمرم زیاد روحانی و آخوند ندیدم. ولی ایشان بسیار بسیار در این زمینهها مسلط و باسواد بود و خیلی خوب حرف میزد.»
حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی در پیامی بهمناسبت آغاز سال ۱۳۹۹، سال جدید را سال «جهش تولید» نامگذاری کردند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نهاد کتابخانههای عمومی کشور به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت العظمی خامنهای، متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به شرح زیر است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
یا مقلّب القلوب و الابصار، یا مدبّر اللیل و النّهار، یا محوّل الحول و الاحوال، حوّل حالنا الی احسن الحال.
نوروز امسال ما مصادف است با روز شهادت حضرت موسیبنجعفر (سلام الله علیه)؛ لذا مناسب است بخشی از صلوات مخصوص آن بزرگوار را در آغاز سخن عرض کنیم: اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُوسَی بنِ جَعفَرٍ وَصیِّ الاَبرارِ وَ اِمامِ الاَخیارِ وَ عَیبَةِ الاَنوارِ ... حَلیفِ السَّجدَةِ الطَّویلَةِ وَ الدُّموعِ الغَزیرَةِ وَ المُناجاةِ الکَثیرَة؛(۱) اللٰهمّ صَلّ علیه و علی آبائه و ابنائه الطّیّبین الطّاهرین المعصومین و رَحمة الله و برکاته.
تبریک عرض میکنم عید سعید مبعث را و عید نوروز پُرطراوت را به همهی ملّت عزیز ایران؛ بخصوص به خانوادههای معظّم و معزّز شهیدان و به جانبازان و خانوادههای صبور و زحمتکش آنها و به جهادگران عرصهی سلامت که در این چند هفته خوش درخشیدند و به همهی خدمتگزاران سختکوشی که در شرایط دشوار، گوشهای از کار را بر عهده گرفتند و با اخلاص و علاقهمندی و انگیزه در فضای شهر، در فضای روستا، در فضای جادّه، در فضای مرز، و در جایجای کشور مشغول خدمت هستند؛ به همهی آنها تبریک عرض میکنم؛ عیدتان مبارک. و به روح مطهّر امام بزرگوار و ارواح طیّبهی شهیدان درود میفرستم.
لازم میدانم تسلیت و تبریکی هم عرض بکنم به خانوادههای شهدای سال ۹۸؛ چه شهدای دفاع از حرم، چه شهدای مرزها و در رأس آنها شهید عزیز و بزرگوار ما، شهید سردار سلیمانی و همراهانش، و شهید ابومهدی مهندس و همراهانش و همچنین شهدای حادثهی کرمان، و شهدای حادثهی هواپیما و شهدای سلامت، [یعنی] این کسانی که در راه خدمت به بیماران به درجهی رفیع مرگ در راه خدا و شهادت در راه خدا رسیدهاند؛ به همهی خانوادههایشان، هم تسلیت عرض میکنیم، هم عید را و مقامات فرزندانشان را تبریک میگوییم. و معتقدیم که همهی این حوادث انشاءالله به نفع ملّت ایران تمام خواهد شد که حالا عرض میکنیم.
سال ۹۸ برای ملّت ایران یک سال پُرتلاطم بود؛ سالی بود که با سیل آغاز شد، با کرونا تمام شد. در طول سال هم حوادث گوناگونی برای کشور و برای برخی از مردم کشور پیش آمد؛ حوادثی از قبیل زلزله، تحریمها و امثال اینها. اوج این حوادث عبارت بود از جنایت تروریستی آمریکا و شهادت سردار نامدار ایران و اسلام، شهید سلیمانی. در طول سال گرفتاریهای مردم هم کم نبود؛ سال به این شکل گذشت؛ بنابراین سال سختی بود. لکن نکتهی مهم این است که در کنار سختیها، سربلندیهایی هم در این سال وجود داشت که بعضی از آنها هم بیسابقه بود و ملّت ایران به معنای واقعی کلمه درخشید.
در سیل اوّل سال، سیلِ مردم مؤمن و باهمّت، به سمت استانهای سیلزده و شهرها و روستاهای سیلزده روانه شدند برای کمک به مردم. مردم عزیز ما -از پیر و جوان- مناظر زیبایی خلق کردند و رفتند به سمت مناطق سیلزده، خانهها را که پُر از گلولای بود شستند، خالی کردند، اثاث و فرش و زندگی را برای آن مردم شستند و سختی سیل را تخفیف دادند برای مردم.
در حادثهی شهادت بزرگِ شهید عزیز ما، مردم یک حرکت عظیمی را انجام دادند؛ حضور دَهها میلیونی خودشان را به رخ دنیا کشیدند. آن اجتماعی که در تهران تشکیل شد و اجتماعاتی که در قم، در اهواز، در اصفهان، در مشهد، در تبریز، در کرمان تشکیل شد، اجتماعاتی بود که به طور معمول در هیچ نقطهای از دنیا به این حجم و با این شدّت و با این انگیزه انسان مشاهده نمیکند؛ در تاریخ ما هم بینظیر بود. حضور مردمی و هیجان عمومی و اینکه مردم نشان بدهند به چه چیزهایی دلبسته هستند، خیلی مهم بود برای آبروی کشور و برای عزّت ملّت ایران.
در قضیّهی این بیماری اخیر، [یعنی] کرونا، فداکاریها به قدری چشمگیر بود که افرادی را که در خارج از این کشور هم هستند به تحسین وادار کرد؛ در درجهی اوّل مجموعههای درمانی؛ پزشکان، پرستاران، بهیاران، مدیران، کارکنان حول و حوش بیمارستانها. در کنار اینها مجموعههای مردمی داوطلب، دانشجویان، طلّاب، بسیجیها و عناصر گوناگون که رفتند در خدمت درمان و پرستاری از این بیماران قرار گرفتند، به یاری درمانکنندگان رفتند؛ همهی اینها مایهی عزّت و آبرو است. مجموعههای پشتیبانی، کسانی که کارخانههای خودشان را، حتّی بعضی خانههای خودشان را در اختیار تولید وسایل و امکانات مورد نیاز مثل دستکش یا فرض کنید که ماسک و از این قبیل برای بیماران یا برای عامّهی مردم، آحاد مردم قرار دادند. مجموعههای خدماتی، مثل آن کسانی که رفتند درون خیابانها برای ضدّعفونی کردنِ خیابان یا حتّی نقاطی که مردم به آنها مراجعه میکنند. یا مجموعههایی مثل جوانهایی که تصمیم گرفتند به افراد مسن کمک کنند، درِ خانههای آنها بروند، خریدهای آنها را انجام بدهند. یا آنهایی که اجناسی را تهیه کردند، مجّانی به مردم دادند؛ دستکش مجانی، ماسک مجانی. بعضی به کسبهی مشکلدار کمک کردند؛ اجاره نگرفتند، طلبکاریهای خودشان را به تأخیر انداختند و از این قبیل خدماتی که انجام گرفت. اینها آن زیباییهایی است که در خلال حوادث سخت خودش را نشان میدهد؛ ملّت ایران، فضایل خودش را در این مجموعهها، در این کارهایی که من به اندکی از آنها اشاره کردم، نشان داد. من قلباً و صمیمانه از همهی آن کسانی که اشاره کردم و نام بردم تشکّر میکنم و مژده میدهم که پاداش الهی در انتظار آنها است؛ چه پاداش دنیوی و چه پاداش اخروی.
خب، این یک آزمون دشوار بود. آزمونهای سال ۹۸، آزمونهای دشواری بود امّا غلبهی بر دشواریها و عبور از دشواریها با روحیه، این خود موجب قدرتمند شدن یک ملّت است. یک ملّت با راحتطلبی و رفاهجوییِ محض نخواهد [توانست] به جایی برسد؛ مواجههی با مشکلات و حفظ روحیهی خود در مقابلهی با مشکلات و غلبهی بر مشکلات -که انشاءالله این غلبه را ملّت ایران کرده است و بعد از این هم خواهد کرد- است که به ملّتها اقتدار و اعتبار میدهد.
یک نکتهی دیگر هم البتّه در این حوادث هست -چه حوادث طبیعی مثل سیل و زلزله و امثال اینها، چه حوادث دستساز بیگانهها مثل تحریم و امثال اینها- که انسان را متوجّه ضعفهای خودش میکند؛ چه ضعفهای طبیعیِ خودمان، که انسان بداند جای مغرور شدن نیست، ما همه ضعیف هستیم، آسیبپذیر هستیم، و چه ضعفهایی که در مواجههی با حوادث، انسان به طور قهری دچار آن ضعفها میشود. ضعفهای خودمان را بشناسیم؛ انسان از غرور و از غفلت خارج بشود، متوجّه خدا بشود، از خدا کمک بخواهد. خابَ الوافِدونَ عَلیٰ غَیرِکَ وَ خَسِرَ المُتَعَرِّضونَ اِلّا لَکَ وَ ضاعَ المُلِمّونَ اِلّا بِک؛(۲) این از دعاهای ماه رجب است. فقط به درِ خانهی خدا باید رفت؛ درِ خانهی «دیگری» برویم، ناامید برمیگردیم؛ دست به طرف «دیگری» غیر از خدا دراز کنیم، دستمان تُهی برخواهد گشت. همهی ابزارهای عالم وسایل الهی هستند، او مسبّبالاسباب است؛ با این اسباب باید کار کنیم، از این اسباب استفاده کنیم، امّا نتیجه و اثر را از خدای متعال بخواهیم. این هم یک نکته.
و اما سال ۹۹، که در حال شروع شدن است. اوّلاً از خدای متعال میخواهیم که این سال را سال پیروزیهای بزرگ قرار بدهد و به حضرت بقیّةالله (ارواحنا فداه) که ناخدای این کشتی او است، عرض میکنیم که کشورِ خودش را به ساحل نجات برساند، مردم مؤمن ایران را حمایت کند، کمک کند. به ملّت ایران هم عرض میکنم همان طور که در طول این سالهای متمادی -نه فقط سال ۹۸- با حوادث گوناگون شجاعانه برخورد کردند، با روحیه برخورد کردند، بعد از این هم با روحیه و با امید برخورد کنند با همهی حوادث، و مطمئن باشند که تلخیها خواهد گذشت، و «اِنَّ مَعَ العُسرِ یُسرًا».(۳) قطعاً یُسر در انتظار ملّت ایران است؛ در این تردیدی نیست. اینکه حالا بعضی تصوّر کنند که در فلان نقطهی از تشکیلاتِ کشور کمکاری میشود، این را هم بنده تأیید نمیکنم. ما از نزدیک شاهد هستیم، میبینیم؛ همه مشغولند، همه مشغول کار و تلاشند، هر کس به قدر خودش؛ مجموعههای علمی و تحقیقی یک جور، فعّالان اجتماعی یک جور، مسئولان دولتی و قضائی یک جور، و انشاءالله خداوند متعال به همهی این تلاشها هم برکت خواهد داد و ملّت را از این گذرگاه، با عافیت و با سربلندی انشاءالله عبور خواهد داد.
و امّا شعار سال. سال ۹۸ را ما به عنوان سال «رونق تولید» معرّفی کردیم و من به ملّت عزیز ایران عرض میکنم از این شعار استقبال شد، در عمل؛ حالا در آغازِ کار، صاحبنظران استقبال کردند، گفتند تولید نقطهی اصلی است امّا در عمل هم استقبال شد. طبق گزارشهای موثّقی که در اختیار بنده هست، تولید کشور حرکتی پیدا کرد؛ برخی از کارخانههایی که راکد شده بودند و تعطیل شده بودند، به کار برگشتند؛ بعضی که زیر ظرفیّت کار میکردند، ظرفیّت خوبی پیدا کردند؛ شرکتهای دانشبنیان وارد میدان شدند؛ دستگاههای مختلف تلاش کردند و کار کردند، تولید حرکتی پیدا کرد، یک کاری انجام گرفت. مسئلهی پژوهش -که سرچشمهی تولید، پژوهش و تحقیق است- در کشور به طور جدّی در این سال انجام گرفت که ما نمونههایش را دیدیم. خب، این کارها شده است در کشور، این جور نیست که کار نشده باشد، لکن آنچه من میخواهم بگویم این است که این کاری که تا حالا شده شاید حتّی یکدهمِ آن چیزی که برای کشور احتیاج است نباشد. البتّه من «یکدهم» را از روی آمارِ دقیق نمیگویم، بلکه حدس میزنم «یکدهم»؛ یعنی شاید واقعاً ده برابرِ این، کار باید انجام بگیرد؛ چه کار تحقیقی، چه کار تولیدی، چه کارهای گوناگون از همین قبیل، تا رونق تولید در زندگی مردم اثر خودش را نشان بدهد. در سال ۹۸ تولید تکان خورد، حرکت کرد و راه افتاد تا یک حدودی، لکن اثری در زندگی مردم از آن محسوس نشد. ما بایستی تولید را به جایی برسانیم که در زندگیِ مردم اثر بگذارد. البتّه مسائل اقتصادی کشور مسائل متعدّدی است -مسئلهی اصلاحات بانکی، اصلاحات گمرکی، اصلاحات مالیاتی، بهبود فضای کسب و کار و از این قبیل- لکن نقش تولید یک نقش یگانه و بیهمتایی است. اگر ما بتوانیم تولید را راه بیندازیم و با توجّه به بازارِ وسیعِ خودِ کشور در داخل -اگر چه که تولید به فروش و به بازارهای خارجی احتیاج دارد، امّا ما هم ضمن اینکه میتوانیم با بازارهای خارجی ارتباط داشته باشیم، عمدهی بازار فروش ما داخل کشور است با این جمعیّت هشتاد میلیونی- اگر بشود تولید را انشاءالله حرکت بدهیم و پیش ببریم، مشکلات اقتصادی قطعاً تمام خواهد شد و این تحریمهایی که کردهاند به نفعِ ما تمام خواهد شد؛ تا الان البتّه ضررهایی داشته لکن سودهایی هم در کنارش وجود داشته؛ یعنی ما را وادار کرده به اینکه به فکر امکانات خودمان باشیم، به فکر تهیّهی لوازم زندگی و نیازهای کشور از طریق امکانات داخلی باشیم، که این برای ما خیلی مغتنم است و همین انشاءالله ادامه پیدا خواهد کرد. پس بنابراین، ما باز به تولید نیاز داریم.
سال گذشته گفتیم «رونق تولید»، امسال بنده عرض میکنم «جهش تولید»؛ امسال سالِ جهشِ تولید است. این شد شعار امسال؛ کسانی که دستاندرکار هستند جوری عمل کنند که تولید انشاءالله جهش پیدا کند و یک تغییر محسوسی در زندگی مردم انشاءالله به وجود بیاورد. البتّه این احتیاج به برنامهریزی دارد؛ سازمان برنامه به نحوی، مجلس شورا و مرکز تحقیقاتش به نحوی، قوهی قضائیّه به نحوی -قوهی قضائیّه هم نقش دارد- مجموعههای دانشبنیان به نحوی. مجموعههای جوان و مبتکر بحمدالله در کشور زیادند و بنده در طول امسال -سال ۹۸- و سال قبل، با تعدادی از اینها نشستهای بسیار خوب و مفیدی داشتم، آنها را از نزدیک دیدم، حرفهایشان را از نزدیک شنفتم؛ جوانهای علاقهمند به کار و پای کار و پُرامید و پُرنیرو و پُرانگیزه و پُر استعداد و ابتکار. اینها بحمدالله هستند؛ اینها باید همه در برنامهریزیها شرکت کنند و این کار با برنامهریزی انشاءالله پیش برود.
امیدواریم که سال بر همهی شما مبارک باشد و عید سعید مبعث بر همهی شما مبارک باشد و انشاءالله مشمول توجّهات الهی قرار بگیرید و ملّت ایران به طور روزافزون به توجّهات و توسلات و معنویّاتِ خود بیفزاید.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته