معرفی کتاب خون دلی که لعل شد
کتاب «خون دلی که لعل شد» حاوی خاطرات حضرت آیتالله العظمی سیّد علی خامنهای (مدّظلّهالعالی) از زندانها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی است. این کتاب ترجمه فارسی کتاب «إنّ مع الصّبر نصراً» است که پیش از این به زبان عربی در بیروت منتشر و توسط سیّد حسن نصرالله معرّفی شد.
آنچه کتاب حاضر را از کتابهای مشابه متمایز میکند، بیان حکمتها، درسها و عبرتهایی است که به فراخور بحثها بیان شده و هر کدام از آنها میتواند چراغ راهی برای آشنایی مخاطب کتاب بهویژه جوانان عزیز با فجایع رژیم منحوس پهلوی، و همچنین سختیها، مرارتها و رنجهای مبارزان و در مقابل پایمردیها، مقاومتها، خلوص و ایمان انقلابیون باشد. زندگینامه خودنوشتِ معظّمٌله، تصاویر مرتبط، و نمایههای مختلف از دیگر بخشهای این کتاب است.
محمدعلی آذرشب در گفتگو درباره تدوین و انتشار این کتاب عنوان داشت: ۲۰ سال پیش مقام معظم رهبری جلساتی داشتند که در آن درباره مسائل جهان عرب و نیز برخی مسائل سیاسی، فکری، علمی و ادبی به زبان عربی برای حاضران صحبت میکردند و بنده هم در آن جلسات حضور داشتم. علت بیان این سخنرانیها به زبان عربی این بود که این زبان از منظر ایشان زبان تمدن اسلامی است و چیزی جدای از زبان فارسی نیز به شمار نمیرود. تمامی کسانی که در زبان فارسی افرادی مقتدر به شمار میروند به زبان عربی نیز مسلط هستند... رهبر انقلاب نیز به دلیل نگاه فقاهتی و نیز ذوق ادبی و نیز آرمانی که به تمدن اسلامی دارند به این زبان علاقه زیادی داشته و این سخنرانیها را نیز با همین محور انجام میدادند.
وی ادامه داد: در این جلسات ایشان در خلال صحبتهایشان گاه به خاطراتی از خودشان اشاره میکردند و به همین خاطر از ایشان در نهایت تقاضا شد که این خاطرات را به صورت منظم بیان کنند که مورد پذیرش ایشان قرار گرفت و آن را ایراد کردند. این سخنان ضبط شد و توسط من تنظیم شد و تقدیم ایشان شد و پس از ویرایش و نکات تصحیح که مد نظرشان بود در قالب عربی و با نام «انمع الصبر نصرا» منتشر شد.
خاطرات رهبر انقلاب اسلامی در این کتاب از بدو تولد ایشان شروع میشود و زندگی ایشان در منزل و رابطهشان با پدر و مادر و خواهر و برادرشان را روایت میکند و در فراز بعدی به مساله بیداری اسلامی در زمان شهید نواب صفوی و آیتالله کاشانی و تأثیرپذیری ایشان از این حرکت میرسد.
...این ادیب و استاد ادبیات عرب در خصوص علاقه و تسلط رهبر معظّم انقلاب به ادبیات عرب گفت: ایشان شعر معاصر عرب و نیز شعر قدمای عرب را میخوانند و در جریان آن هستند. به خاطرم هست زمانی که جواهری، شاعر مشهور جهان عرب که چند قصیده نیز برای حضرت آقا سروده است، به دیدار با ایشان نائل شد، بیان کرد: او در حالی که بارها گفته از ذوق و توان و اطلاعات ایشان از ادبیات عرب بسیار شگفتزده است از اینکه رهبر انقلاب تمامی دیوان و خاطراتش را خوانده و بر آنها حاشیه زده ابراز شگفتی کرده و میگفت: ای کاش رهبران جهان عرب میدانستند که فردی مانند ایشان با این میزان از گرفتارهای سیاسی و... چطور برای مطالعه و کتابخوانی وقت میگذارند.
البته تسلط رهبر معظّم انقلاب منحصر به ادبیات عرب نیست، چنانکه شخصیتی مانند هوشنگ اسدی که سابقه چهارماه همسلول شدن با ایشان را در دوران ستمشاهی دارد از تسلط ایشان به زبان و ادبیات پارسی چنین یاد میکند:
«ایشان شخصیتی بسیار جذاب و گرم بود، البته در زندان که بودیم و حالا هم حتماً این شخصیت را دارد. بعد از زندان هم البته ایشان را میدیدم. همین شخصیت جذاب، گرم، بسیار باهوش، بسیار باسواد، بسیار مسلط به ادبیات معاصر ایران. البته ایشان با ادبیات مدرن ایران، مخصوصاً شاملو و فروغ و خیلیهای دیگر میانه نداشتند، ولی مثلاً عاشق اخوان بودند، عاشق شهریار بودند. اخوان و سایه را قطعاً یادم است که خیلی به آنها علاقه داشتند. بعد با هم صحبت میکردیم راجع به شعرهای آنها، شعرها را میخواند، شعرها را تفسیر میکردیم. من، در عمرم زیاد روحانی و آخوند ندیدم. ولی ایشان بسیار بسیار در این زمینهها مسلط و باسواد بود و خیلی خوب حرف میزد.»