معرفی کتاب
ماهی در آب زندگی خودنوشتهی ماریو بارگاس یوسا، نویسندهی مشهور و نوبلیست پروی است. خواندن این کتاب تجربهای جذاب برای طرفداران یوسا خواهد بود. خاطرات و تجربیات یوسا در این کتاب به زبان شیرین خودش نقل میشوند و خواندن کتاب به مثابه این است که نزد یوسا نشستهاید و شنوای خاطرات او از زبان خودش هستید. غصهها و مشکلات زندگی او به عنوان یک کودک قلب شما را به درد میآورد و ایستادگی و تلاش چشمگیر او برای رسیدن به اهدافش شما را غرق در خوشنودی خواهد کرد. ماهی در آب با ترجمه خجسته کیهان توسط انتشارات ثالث به چاپ رسیده است. کتاب ماهی در آب در دو بخش نوشته شده است؛ بخش اول از کودکی یوسا آغاز میشود و سالهای نوجوانی و جوانی در پی آن میآیند، این بخش با شروع حرفه نویسندگی در زندگی یوسا به پایان میرسد. بخش دوم شرح فعالیتهای سیاسی اخیر او در کشورش پرو است و شکست او در انتخابات ریاست جمهوری و همچنین کمپینهای انتخاباتی و جبههی مخالف آلن گارسیا، ریاست جمهوری وقت پرو. کتاب در اصل در ۲۰ فصل ارائه شده است و یوسا برای هر فصل عنوانی خلاقانه برگزیده است و در آن فصل به شرح مسائل مربوط به آن عنوان پرداخته است. اگرچه در نسخه فارسی، کتاب تنها ۱۱ فصل دارد و اکثر فصلهای مربوط به سیاست از آن حذف شده است.
ماریو بارگاس یوسا در خانوادهای نامتعارف به دنیا میاید، مادری که عاشق جوانی بدخلق، بیمسئولیت ولی زیبارو شده است و آن جوان، پدری که در بدو تولدش او و مادر را رها میکند تا آنها در خانهی مادری ماریو با حضور پدربزرگ، مادربزرگ، خاله و داییهایی که بیشترین تأثیر را بر او داشتند بزرگ شود. ماریو تا ۱۱ سالگی پدر خود را مرده میپنداشته و توصیف روزی که میفهمد او زنده است و اولین ملاقات با او بسیار تأثیرگذار است. پس از دیدار با پدر زندگی او و مادرش وارد فاز جدیدی میشود. کشمکشهای فراوانی که مادر و پدر در زندگی مشترک دارند ماریو را بینصیب نمیگذارد و همیشه سایه سنگین پدر را بر زندگی خود احساس کرده است. ماریو بارگاس یوسا اذعان دارد که کاندیداتوری برای ریاست جمهوری در قامت یک رماننویس نمیگنجد، اما چیزی که او را بر آن داشت تا دست به این اقدام بزند میل به وطندوستی و تلاش برای نجات پرو از فقر، فساد، تورم و سایر بلاهایی است که به عقیده او توسط دولت به مردم اعمال شده است. چندی پس از شکست در انتخابات او در کتاب ماهی در آب بیان میکند که پرو بیش از آن در منجلاب گرفتار شده است که او یارای نجاتش را داشته باشد و تصویر پرو دیگر ذرهای با رویاهای او انطباق ندارد. یوسا همچنین میگوید همیشه خود را جهانوطن پنداشته است و سعی کرده به سرزمینی که در آن به دنیا آمده تعصب کورکورانه نداشته باشد اما در هر گوشه از جهان که بوده است اخبار بخت بد پرو و مردمش او را عمیقا رنجانده است.