داستان زندگی بانو زینب (س) در کتاب" خداحافظ درختان سرو "
کتاب «خداحافظ درختان سرو» توسط مژگان شیخی برای گروه سنی بزرگسال نوشته شده است و نویسنده در آن با روایتی داستانی - تاریخی به زندگی حضرت زینب (س) پرداخته و مخاطبان را با دورههای مختلف زندگی وی آشنا میسازد که از تولد این بانوی قهرمان شیعیان آغاز شده و با واقعه کربلا خاتمه پیدا میکند.
این کتاب در ۲۶ فصل نوشته شده و درهر فصل به طور جداگانه به بخشی از زندگی حضرت زینب (س) و حاشیههای آن پرداخته میشود. نویسنده این کتاب را با داستان تولد حضرت زینب (س) شروع میکند. فصلی که از انتظار حضرت فاطمه برای تولد دخترش میگوید و حتی علت نامگذاری او به زینب و بخشهایی از کودکیاش را برای مخاطب بازگو میکند. داستانهای این مجموعه با فصل ۲۶ که «آغاز یک تاریخ» نام دارد به پایان میرسد.
از جمله فصلهای این مجموعه میتوان به کودکی، آخرین دیدار با پیامبر، خلافت عمر، ازدواج، خلافت عثمان، امامت پدر، امامت برادر دوم، حرکت مسلم به سمت کوفه، کربلا، یاران در میدان، نبرد آخرین مرد، کوفه، کاخ یزید و بازگشت به مدینه اشاره کرد.
در بخشی از این کتاب آمده است: «زینب بدون برادر را، حتی خود نیز دیگر نمیشناخت. زینب خود را به مسجد پیامبر رساند. یارای رفتن نداشت. دو دستش را در دو طرف در تکیه داد: ای پیامبر بزرگ! خبر کشته شدن حسین را برایت آوردهام... اینجا میتوانست آزادانه بگرید: ای فرستاده خدا، به پیروانت سفارش کرده بودی که به فرزندانت نیکی کنند. نه تنها نیکی نکردند؛ بلکه پیوند خود را با خاندانت بریدند. تا آنجا که فرزندانت را با لب تشنه کشتند... آنگاه نشست و با مادر گفت، از ظهر عاشورا، از عصرعاشورا، از سرهای بریده، پیکرهای خرد شده، اسارت، غربت و ... میگفت و میگریست.»