وبلاگ کتابخانه عمومی آیت الله کفعمی زاهدان

( آدرس: زاهدان-خیابان آزادی-جنب شهرداری مرکزی- 05433222448)

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

وبلاگ کتابخانه عمومی آیت الله کفعمی زاهدان

( آدرس: زاهدان-خیابان آزادی-جنب شهرداری مرکزی- 05433222448)

معرفی 4 کتابِ طرح «کتاب‌خوان ماه» مرداد ماه

دوشنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۵، ۰۳:۳۰ ب.ظ

به گزارش روابط عمومی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، کتاب‌های «دُرّ و صدف» نوشته محمد شجاعی، خورشید می‌ماند (روایتی داستانی از زندگی شیخ بهایی)» نوشته کامران پارسی‌نژاد، «عباس دست‌طلا» نوشته محبوبه معراجی‌پور و «قصه ما مثل شد» نوشته محمد میرکیانی در قالب پنجمین سری از کتاب‌های طرح «کتاب‌خوان ماه» ویژه مرداد 95 از سوی معاونت توسعه کتابخانه‌ها و کتابخوانی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور و در راستای اجرای منویات مقام معظّم رهبری(دام ظله العالی) در خصوص لزوم معرفی و در اختیار گذاشتن کتاب خوب و سالم برای پرورش فکری جامعه و نیز اقدام عملی در مسیر اجرای سیاست‌های سال 1395 نهاد (سال خواندن) معرفی شدند.

هر ماه چند عنوان کتاب از میان کتاب‌های منتشر شده در سال 94 و 95 در موضوعاتی همچون: سبک زندگی ایرانی اسلامی، کتاب‌های متناسب با مناسبت‌‎های ملی و مذهبی و همچنین عناوین جذاب در حوزه کودک و نوجوان، در موضوعات و مناسبت‌های مختلف انتخاب و معرفی می‌شوند تا ضمن ارتقای میزان نرخ مطالعه مفید، برخی معضلات فرهنگ و اجتماعی نیز در سایه‌ آگاهی‌رسانی کتاب‌ها مرتفع شود.

گفتنی است معرفی و تبلیغ این کتاب‌ها از راه‌های مختلف همچون طرح در نشست‌های کتاب‌خوان،‌کتاب‌خوان مجازی،‌ طرح‌های گرافیکی در فضای مجازی،‌ جلسات نقد و بررسی و... در سراسر کشور انجام می‌شود.

خلاصه‌ای از معرفی کتاب‌های کتاب‌خوان مرداد‌ماه 1395 به شرح زیر است:


«دُرّ و صدف» نوشته محمد شجاعی / انتشارات محیی / 201 صفحه

کتاب «درّ و صدف» تالیف استاد محمد شجاعی پیرامون موضوع حجاب نگاشته شده است. با توجه به بحث برانگیز بودن موضوع حجاب در بین طرفدارانش در داخل وخارج کشور وگاه سهل‌انگاری و یا جهل برخی مسلمانان در این باب، نگارنده سعی بر این دارد که خواننده را به تفکر و تأمل در چرایی و چگونگی این تکلیف الهی دعوت کند. این کتاب در بخش‌های مختلف مباحث دینی، اجتماعی و سیاسی به رشته تحریر درآمده است.

بخش اول کتاب پیرامون این موضوع بحث می‌کند که همه انسان‌ها در جستجوی سعادت و کمال‌اند، حرکت به سوی کمال مانند هر حرکت دیگری نیاز به آگاهی و شناخت دارد و نیز با توجه به این که بهترین واضع قوانین هر مجموعه خالق آن مجموعه است، لذا تنها خداوند است که صلاحیت و قدرت راهنمایی بشر را در حرکت به سوی کمال دارد. از این رو میزان کمال و رشد هر کس بستگی به میزان تبعیت او از کامل‌ترین و جامع‌ترین قانون یعنی قانون الهی دارد که یکی از این قوانین و مقررات، دستور حجاب است.

در بخش دوم کتاب تحت عنوان "ریشه پیدایش فرهنگ بی‌حجابی در جهان" نویسنده ابتدا به بررسی ریشه انحرافات جنسی در فرهنگ غرب پرداخته و آثار مخرب آزادی جنسی را بیان می‌کند، سپس علل گسترش فرهنگ بی‌حجابی و بدحجابی در کشورهای مسلمان از جمله ایران را مورد بررسی قرار داده و در انتها انواع و علل آن را مورد بحث و بررسی قرار می‌دهد.

در ادامه این بخش از کتاب، نویسنده حجاب را منشأ خیرات و برکات بسیار دانسته و فواید گوناگونی نظیر: تأمین امنیت، کمال و آزادی معنوی زن، تحکیم بنیان خانواده، سلامت اجتماعی و آرامش روانی افراد، تسهیل در ایفای نقش‌های اجتماعی، خروج از سپاه شیطان و جلب رضایت الهی را برای آن برشمرد.

در بخش سوم کتاب، مباحثی در زمینه نقش نگاه و سایر حواس در شکل‌گیری تفکرات و ایجاد انحرافات عنوان می‌کند. می‌دانیم که محسوسات بالأخص دیدنی‌ها، تأثیر به سزایی در اشتغال فکر و قلب دارند، در واقع نوع تفکرات بستگی تام به نوع اطلاعاتی دارد که از طریق حواس وارد ذهن و روح فرد می شوند. نگاه مادی به زن، به عنوان موجودی که وجودش جاذبه‌های مختلفی را در دل ایجاد می‌کند، می‌تواند منشأ بسیاری از انحرافات باشد. اسلام برای حفظ پاکی فرد و جامعه علاوه بر اینکه به زنان دستور رعایت حجاب را داده به مردان نیز دستور می‌دهد تا دیدگان خود را از نگاه ناروا به نامحرم بپوشانند.

بخش پایانی کتاب مواردی مربوط به لباس، زینت، انواع آنها و نحوه ارتباط انسان با این دسته از مسائل را شامل می‌شود. عدم رعایت احکام مربوط به حجاب و لباس ظاهری موجبات آلودگی روحی فرد را فراهم می‌کند. این احکام در دین مبین اسلام به طور دقیق و مبسوطی بیان شده که نویسنده با توجه به فرصت و بضاعت کتاب به شایستگی به ذکر مواردی از آن پرداخته است.


خورشید می‌ماند (روایتی داستانی از زندگی شیخ بهایی)» نوشته کامران پارسی‌نژاد / کانون اندیشه جوان / 576 صفحه



شیخ بهاءالدین محمد بن حسین عاملی معروف به «شیخ بهایی» از اندیشمندانی است که در بنیان نهادن مذهب شیعه در ایران و استوار کردن آن مخصوصاً از قرن هفتم هجری به بعد تلاش‌های چشمگیری داشته است. این دانشمند نامدار در دانش‌های فلسفه، منطق، هیأت و ریاضیات تبحر داشت و حدود 95 کتاب و رساله از او در سیاست، حدیث، ریاضی، اخلاق، نجوم، عرفان، فقه، مهندسی و هنر برجای ماند.

کتاب «خورشید می‌ماند» که بر مبنای منابع و مستندات در قالب "رمان" منتشر شده و روایتی داستانی از زندگی شیخ بهایی است که قلم روان، فصل‌های کوتاه، توصیفات و فضاسازی‌های زیبا و استنادات تاریخی، آن را به اثری متمایز تبدیل ساخته است.

داستان با کودکی شیخ در مکتب‌خانه، ورق می‌خورد و با غروب زندگی او به سرانجام می‌رسد؛ اما خورشید می‌ماند.

مقدمه بسیار کوتاه کتاب، نقل قولی از ملا محمدتقی مجلسی است که در آن آمده است: «بهاءالدین استاد کسی است که از وی استفاده نمودم، بلکه همچون پدری بزرگوار بود. او در زمان خود شیخ الطائفه و جلیل القدر و عظیم الشأن بود و حفظی بسیار داشت. من کسی را مانند او در کثرت علوم و وفور فضل و مقام عالی در زمان خود ندیدم.

وی دارای کتب نفیسی می‌باشد که از جمله آن‌ها حبل المتین و مشرق الشمسین است، بلکه این شرح فقیه هم از فوائد اوست. من او را در خواب دیدم که فرمود چرا مشغول نمی‌شوی به شرح احادیث اهل بیت‌‌ (علیهم السلام)؟ گفتم این کار شماست، فرمود زمان ما گذشت. مشغول باش و یک سال مباحثات را ترک کن تا آن‌را تمام کنی.

کتاب «خورشید می‌ماند» تألیف «کامران پارسی‌نژاد» است که چاپ نخستین آن در 576 صفحه از سوی کانون اندیشه جوان، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به بازار کتاب عرضه شد.

«عباس دست‌طلا» نوشته محبوبه معراجی‌پور / انتشارات فاتحان / 272 صفحه



ماجراهای کتاب از زمانی کمتر از دو ماه از آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران آغاز می‌شود. داستانی از زندگی سراسر کار و تلاش و زحمت حاج عباسعلی باقری. "عباس دست‌طلا" مروری کوتاه است بر زندگی‌اش و دودلی‌های او برای حضور در جبهه‌‌ها، از زمانی می‌گوید تصمیم می‌گیرد برای دو هفته به جبهه برود و ببیند در آن جا چه کاری از دستش بر می‌آید.

از زمانی که جنگ آغاز شد و مغازه صد‌متری‌اش را رها می‌کند. اولین اعزام باقری هجدهم آبان ماه سال 1359 است. به همراه چند نفر از دوستانش وارد پادگان ارتش در اسلام آباد می‌شوند.

محلی که خودروهای خسارت دیده از انفجارها توسط تعمیرکاران شرکت خودرو سازی ایران ناسیونال تعمیر می‌شوند و عباسعلی باقری و دوستانش که قرار است توانایی خود را در کار ثابت کنند، جیپی را که چپ کرده تعمیر می‌کنند. توانایی و سرعت آن‌ها باعث شهرت‌شان می‌شود.

پس از گذشت یک ماه و نیم از بازگشت آن‌ها از جبهه‌ها، باقری تصمیم می‌گیرد تیمی فنی و حرفه‌ای را برای تعمیر خودرو‌ها به جبهه‌ها ببرد. یافتن این نیرو‌های ماهر و مجاب کردن آنها بخش مهمی از کتاب «عباس دست‌طلا» است و به نوعی انگیزه مردم برای حضور در جبهه‌ها و چرایی شرکت نکردن برخی افراد در دفاع‌مقدس را بیان می‌کند.

باقری در نهایت تیمی 21 نفره را تشکیل می‌دهد تا به ستاد جنگی زیر نظر شهید دکتر مصطفی چمران بپیوندد، اما به دلیل ماجرا‌هایی که در هنگام اعزام رخ می‌دهد، تنها 9 نفر از تعمیرکاران باقی می‌مانند، افرادی حرفه‌ای که نزدیک به 14 ساعت در روز کار می‌کنند و خودروها را به سرعت تعمیر و تحویل می‌دهند.

بخش دیگری از کتاب «عباس دست‌طلا» به ماجرای حضور خانواده باقری در اهواز و منطقه جنگی اختصاص دارد. فعالیت‌های وی تا پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران ادامه پیدا می‌کند و مهارت او در تعمیر خودرو‌ها باعث می‌شود تا به او لقب عباس دست طلا را بدهند.

کتاب "عباس دست طلا" با کلام حاج عباسعلی باقری حکایت مردانگی‌ها و شب بیداری‌ها و کار شبانه روزی اوست که وقتی می‌شنوی باورش برایت سخت است. اما این مرد حی و حاضر است، وجود دارد، افسانه نیست.

متن تقریظ رهبر معظم انقلاب اسلامی بر کتاب " عباس دست‌طلا:"

این کاری که اخیراً شروع شده که از شماها با این جزئیات و ریزه‌کاری‌ها خاطرات می‌گیرند، این هم کار خیلی خوبی است. ما دو جلد از این کتاب‌های شما را خواندیم، یکی کتاب آقای بنایی را خواندم، یکی هم کتاب این آقای حاج عباس دست‌طلا را که مفصل و با جزئیات (گفته) خواندم. خیلی خوب بود انصافاً؛ مخصوصاً کتاب ایشان؛ هم مطلب در آن زیاد بود، هم آثار صفا و صداقت در آن کاملاً محسوس بود و انسان می‌دید. خداوند ان‌شاءالله فرزند شهید ایشان را با پیغمبر(صلوات الله علیه و‌ آله) محشور کند و خودشان را هم محفوظ بدارد». (1392/۱۱/01)

«قصه ما مثل شد» نوشته محمد میرکیانی / انتشارات به‌نشر / 544 صفحه



ایران سرزمین قصه‌های خواندنی و دلپذیر است که از روزگاران گذشته به یادگار مانده‌اند. قصه‌های شیرین و شنیدنی از سرگذشت‌ها و زندگینامه‌هایی که همواره طعم و مزه‌ی دیگری داشته و دارند، قصه‌هایی که بسیاری از آنها مثل شده‌اند، ... با این حال هیچکس نمی‌داند، قصه‌ی این مثل‌ها از کجا آمده‌اند. به هر حال برخی از آنان روایت‌های واقعی از زندگی بزرگان و برخی از آن از روایات و اشعار ادیبان کهن ایران زمین و برخی دیگر از دهان مادربزرگ‌ها و پدربزرگ‌ها نسل به نسل نقل شده است.

کتاب «قصه ما مثل شد» که توسط محمد میرکیانی نگاشته و محمدحسین صلواتیان تصویرگری آن را بر عهده داشته نخستین بار در سال 1384 توسط به نشر در قطع وزیری کوتاه به چاپ رسید و تاکنون 13 نوبت به چاپ رسیده است. در مجموعه‌ای که در سال 1386 عنوان کتاب برگزیده سال را نیز دریافت کرده، تعداد 110 قصه از قصه مَثل‌های فارسی برای نوجوانان به زبان ساده و روان گردآوری و بازنویسی شده است.

برای نگارش این مجموعه فاخر از منابعی همچون مثنوی معنوی، گلستان و بوستان سعدی، کلیله و دمنه، مرزبان‌نامه، اسرارنامه، امثال حکم و الهی‌نامه استفاده شده است. بی‌شک داستان‌های کوتاه و خواندنی با زبانی ساده و روان همراه با تصویرگری جذاب، این مجموعه را به کتابی دوست داشتنی برای هر نوجوان ایرانی تبدیل خواهد کرد.





موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۵/۰۴

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی