جنایت و مکافات؛
نوشته: فئودور داستایفسکی
ترجمه: مهری آهی
تعداد صفحات: ۷۷۶
این کتاب داستان دانشجویی به نام راسکولْنیکُف را روایت میکند که مرتکب قتل میشود. بنابر انگیزههای پیچیدهای که حتی خود او از تحلیلش عاجز است، زن رباخواری را همراه با خواهرش که غیرمنتظره به هنگام وقوع قتل در صحنه حاضر میشوند، میکشد و پس از قتل خود را ناتوان از خرج کردن پول و جواهراتی که برداشته میبیند و آنها را پنهان میکند. بعد از چند روز بیماری و بستری شدن در خانه راسکولنیکف این تصور را که هرکس را که میبیند به او مظنون است و با این افکار کارش به جنون میرسد. در این بین او عاشق دختری به نام سونیا میشود. داستایفسکی از این رابطه به عنوان نشانه مهر خداوندی به انسان خطاکار استفاده کرده است و البته راسکولنیکف بعد از اقرار به گناه و زندانی شدن در سیبری به این حقیقت میرسد.