باید درهای علم به روی همه باز باشد، هرجا مزرعه هست، هرجا آدم هست، آنجا کتاب هم باید باشد.»
" ویکتور هوگو"
در زیر چند خطایی را که به نظرم میرسد اکثر افراد در زمان یادگیری و مطالعه برای یادگیری انجام میدهند را بر شمردهام که از دلایل اصلی ناکامی ما در هنگام مطالعه به شمار می روند. اکثر ما ممکن است به خوبی هم مطالعه کنیم؛ ولی نتوانیم به بالا بردن سطح دانش خود کمکی کنیم. همچنین اگر هم موضوعاتی را یاد میگیریم در بکارگیری آنان در کسبوکار خود دچار مشکلاتی هستیم. در زیر سه دلیل عمده برای عدم توانایی ما در یادگیری سریع و بهتر مطالب، حداقل آنطور که انظار دارید را با همدیگر بررسی خواهیم کرد.
در مطالعاتی که خود داشتهام چه در سطح حرفهای یا در سطح شخصی به این نکته اعتقاد پیدا کرده ام که بهرهوری در مطالعه، ارزش بیشتری از محتوای مورد مطالعه شما خواهد داشت. یعنی اگر مطلبی عادی را با درک و عمق بیشتری مطالعه کنید؛ ارزش و بازدهی بیشتری از مطالعه سطحی مطالعه یک مطلب با ارزش به دنبال دارد. پس بیایید این را نتیجه گیری کنیم که نحوه مطالعه و درک مطلب مهمتر از مطلبی است که مطالعه میکنید.
۱) محتوا بیش از حد، واکنش و عمل کمتر از حد نیاز
همه
ما میدانید که برخی از افراد که مقدار زیادی از کتابها را خریداری
میکنند؛ شاید هرگز درصد زیادی از این کتابها را حتی یکبار مرور هم
نکنند. درست است که کتابها در این چند سال قیمت بالایی پیدا کرده اند؛ ولی
اکثر افراد کتابها را به جای مطالعه، انبار میکنند و زمانی که وارد
کتابخانه یا کتابفروشی می شوند کتابهایی را از سر جو آن مکان میخرند که
شاید تا آخر عمر به این کتاب نیاز پیدا نکنند. پیشنهاد میکنم هر گز چنین
کاری نکنید؛ زیرا به جای آنکه به تعداد کتاب های داخل قفسه کتابخانهٔ خود
فخر فروشی کنید. کتابهایی را بخرید که واقعا قصد مطالعه آنان را داشته
باشید. مثلا کتاب تاریخ تمدن ویل دورانت را
بدون آنکه بدانید به چه کارتان میآید و چرا میخرید؟ خرید نکنید؛ تا که
فقط کتابهایتان در کتابخانه شخصی خود قطورتر دیده شوند. به صورت کلی اینکه
چه کتابهایی را دارید ملاک خوبی برای درک میزان دانش شما و افراد دیگر
نیست؛ بلکه چه مقدار از آنان را مطالعه کردهاید ملاک است و باعث افزایش
معلومات و دانش شما نیز می شود.
از
منظری دیگر، افرادی نیز وجود دارند که همانطور که ذکر کردیم به مطالعه
برخی کتابها میپردازند که در زندگی و کار آنان تاثیری نمیگذارد. کتابی را
خریداری نکنید که در مورد ساخت یک خودرو از ابتدا است؛ فقط به این دلیل که
از عنوان آن خوشتان آمده است. [به غیر از اینکه با برنامه قبلی آن کتاب
را میخرید.] در دنیا، چندین میلیارد نکته وجود دارد که برایشان کتاب
نوشته شده است و میتوان درمورد تمامی موارد موجود نیز کتاب خرید. همچنین
نکات فراوانی در جهان وجود دارد که انسان می تواند از آنان چیزی بیاموزد
با این حال شما قرار نیست از همه چیز اطلاع داشته باشد؛ فقط آن قسمتی را که
در زندگی و کار شما مورد نیاز و اثر بخش است را مطالعه کنید.
همانطور که اشاره کردیم چاره کار این است که تنها آن کتابهایی را بخرید که در همین لحظه به آنان نیاز دارید یا در برنامهریزی خود ممکن است در آینده خیلی نزدیک به آنان نیاز داشته باشید.
هرگز کتابی را به این عنوان خریداری نکنید که ممکن است روزی به کار آید و هرگز ذهن خود را نیز انبار مسائل غیر مرتبط و بیمصرف با اهدافتان نکنید.
به صورت کلی کتابهایی را که میخوانید یا مطالبی را که مطالعه میکنید باید در همان زمان برای شما مناسب باشد و به کار آید؛ با این حال اگر مطالبی غیر مرتبط با نیاز آن زمان مطالعه کنید؛ مطالب را فراموش کرده و هرگز نخواهید توانست از آنان استفاده کنید. پس در هر کاری اگر کار نیکو کردن از پر کردن باشد؛ در خرید کردن کتاب اگر میخواهید تاثیر بهتری بر شما داشته باشند باید کار نیکو را با معیار کیفی بسنجید نه تعداد کتابهایی که میخرید.
۲) تلاش بیش از حد فراتر از تواناییها به شکلی بیهوده
خود را رباط یا یک رایانه تصور نکنید که میتواند چندین کار را به نحو مناسب در زمانی خاص انجام دهد؛ ذات شما و هر آدم دیگری بر روی این زمین [شاید در کرات دیگر] به گونهای است که هرگز نمیتوانید چندین کار را به نحوی کامل و مناسب در یک زمان انجام دهید. اگر به ضربالمثل معروف نیز توجه کنید؛ به همین موضوع اشاره شده است که با یک دست نمیتوان هندوانه را برداشت. پس بیایید بر روی چیزی که دارید و توانایی انجامش در شما وجود دارد سرمایهگذاری کنید. اگر شما بخواهید چندین کار را در یک زمان انجام دهید؛ دقیقاً در راهی قدم گذاشتهاید که فردی متوسط در تمامی این موضوعات و کارها باشید و کارایی متوسط داشته باشید؛ البته اگر بتوانید در حد متوسط کارها را انجام دهید؛ باید گفت که در بهترین شرایط بودهاید. در هر حال این همان زمانی است که به چنین افرادی که میگویند اقیانوسی به عمق یک میلیمتر که قصد دارند در تمامی موضوعات فرد صاحب نظری باشند.
با این حال اگر تنها بر روی یک کار که در آن مهارت و استعداد کافی دارید؛ متمرکز شوید. آنگاه شما خواهید توانست استعداد خود را از حالت خوابیده بیرون آورده و آن را شکوفا کنید. در این هنگام است که با شکوفا شدن استعداد درونی شما و تمرکز بر روی موضوع شما به یک استاد در آن موضوع تبدیل خواهید شد. حداقل اینکه حدود ۶۶ روز صبر کنید تا این کار به یک عادت برای شما تبدیل شود؛ سپس بعد از اینکه این عادت یا اعتیاد در شما ریشه زد و توسعه یافت؛ به موارد دیگر فکر کنید.
3./ز خود راضی و مغرور شدن
راهبرد صحیح برای افزایش مهارت و پیدا کردن راه صحیح برای هر کار را میتوان مهارت در بهدست آوردن دانست. یعنی همواره به دنبال کسب موارد جدید باشید و خود را بینیاز از یادگیری و به دست آوردن موارد جدید ندانید. متاسفانه اکثر افراد تا به سطحی از دانش میرسند دیگر مغرور شده و به خیال اینکه در آن چیز استاد شدهاند؛ دیگر به دنبال بهدست آوردن نکات جدید و یادگیری نیستند. این اتفاق باعث شده است که اکثرا در کارهای خود با شکست مواجه شویم و متوجه نشویم که چرا این اتفاق افتاده است. همانند داستان خرگوش و لاک پشت که خرگوش با غرور و تکبر بی جای خود هنگامی که رقیب جلو افتاد؛ دست از کار کشید و در آخر به دلیل کور شدن به دلیل تکبر، نتوانست ببیند که در حال باخت است و از رقیبش باخت. در هر حال هرگاه به سطح بالاتری رفتید و دیدید دارید پیشرفت میکنید؛ بدانید که باید آموزگاری جدیدی اختیار کرده و موارد جدیدی را نیز بیاموزید.
در آخر هرگز نباید فراموش کرد؛ این سخن که احساسی که افراد موفق دارند، مدیون مربیان خود هستند و نباید آنها را رها کنند؛ شاید در برخی موارد درست باشد و باید قدردان آموزگار و مربیان خود بود؛ زیرا آموزگارها بسیار فداکار هستند. ولی هرگز دلیل خوبی نیست که همواره پیش آنان بمانید و خود را محدود به یک مربی و آموزگار کنید. این را هرگز فراموش نکنید که تنها نکتهای که برای یک آموزگار مهم این است که در هدف خود که یعنی همان آموزش مطالب به شماست موفق باشد و شما را فرد موفقی ببیند تا بتواند به شما افتخار کند؛ پس با افکار اینچنین خود را محدود نکنید.
نتیجهگیری
کسب دانش و یادگیری موضوع مهمی است؛ تا آنجا که در ادبیات ما به یادگیری و کسب دانش حتی از گهواره تا گور نیز سفارش شده است. اشعار مختلفی از شاعر پارسی زبان فردوسی نیز در موضوع اهمیت دانش مطرح شده است. مانند این شعر از حکیم سخن فردوسی شاعر معروف ایران و فارسیزبان که میگوید؛
تکیه بر حسن مکن، در طلب علم برآی این درختیست که هر فصل دهد بر تو ثمر
یا شعری دیگر که در اکثر موسسههای آموزشی نیز به وفور قابل مشاهده است؛
درخت تو گر بار دانش بگیرد بهزیر آوری چرخ نیلوفری را
در تمام این اشعار که همواره بر دانش تاکید شده است؛ دانش به عنوان اصل مهمی برای کهتر شدن انسان مطرح شده است. این موضوع اهمیت دانش و کسب آن را از دیرباز نزد ایرانیان نشان می دهد با این حال چگونگی کسب دانش و نحوه یادگیری آن همواره برای افراد مختلف مهم بوده است و امروزه نیز که شرکتهای دانش بنیان به وجود آمده است و علم حرف اول را میزند باید در نحوه یادگیری خود تجدید نظر کرده و آفاتی که در این زمینه وجود دارند بشناسیم. در این زمان به سخن انیشتین نیز فکر کنیم و ببینیم چه تاریکی میتواند این دایره را احاطه کند؟
همزمان با گسترش دایرهٔ دانش ما، تاریکیای که این دایره را احاطه میکند نیز گسترده میشود.»
"آلبرت اینشتین"