دستان پرنوازش بهار ، طبیعت خفته را از خواب بیدار می سازد
و زمین و درخت رازهای رنگارنگ و عطرآگین خویش را نثار نگاه ما می کنند .
در سال جدید
سلامتی ، شادابی ، خرسندی ، موفقیت ، و بهروزیتان را از درگاه ایزد منان
آسمان غرق خیال است،کجایی آقا
آخرین روزهای سال است کجایی آقا؟
یک نفرعاشق اگربود زمین می فهمید
عاشقی بی تومحال است کجایی آقا؟
درهیاهوی شب عید، تورا گم کردیم
غافل ازاینکه شمااصل بهاری آقا
چنین گفت زرتشت:
” که سوزانید بدی را درآتش ، تا ز آتش برون آید نیکی”
پس تو نیز چنین کن
ساعت کار کتابخانه سه شنبه مورخ 95/12/24 به مناسبت چهارشنبه سوری از ساعت 7:30 الی 12 ظهر می باشد .
امیرالمومنین علی (علیه السلام)
"دلهای مردم گریزان است، به کسی روی آورند که خوشرویی کند "
(حکمت-٥٠)
گفتند : از درخت سخن گفتن در روزگار آتش و آهن ، جنایتی است !
اما من از درخت سخن گفتم زیرا که هر درخت به چشم من آیتی است از معجزه ی که آدمی اش نام کرده اند . . .
روز درختکاری مبارک...
سیاه پوشیده بود ، به جنگل آمد .. استوار بود و تنومند !
مرا انتخاب کرد
دستی به تنه ام کشید ، تبرش را در آورد و شروع به زدن کرد ، محکم و محکم تر
به خود میبالیدم ، دیگر نمی خواستم درخت باشم ، آینده ی خوبی در انتظارم بود
سوزش تبر هایش بیشتر می شد
که ناگهان چشمش به درخت دیگری افتاد ، او تنومند تر از من بود
مرا بی رحمانه رها کرد با زخم هایم ، او را برد …
و من ماندم با زخمهایی که به من زده بود
و من نه دیگر درخت بودم ، و نه میتوانستم تخته سیاه مدرسه ای باشم.
گاهی اگر با ماه صحبت کرده باشی
از ما اگر پیشش شکایت کرده باشی
گاهی اگر در چاه مانند پدر آه
اندوه مادر را حکایت کرده باشی
گاهی اگر زیر درختان مدینه
بعد از زیارت استراحت کرده باشی
گاهی اگر بعد از وضو مکثی کنی تا
آیینه یی را غرق حیرت کرده باشی
در سال های سال دوری و صبوری
چشم انتظاری را شفاعت کرده باشی
حتی اگر بی آن که مشتاقان بدانند
گاهی نمازی را امامت کرده باشی
یا در لباس ناشناسی در شب قدر
از خود حدیثی را روایت کرده باشی
یا در میان کوچه های تنگ و خسته
نان و پنیر و عشق قسمت کرده باشی
پس بوده یی و هستی و می آیی از راه
تا حق دل ها را رعایت کرده باشی
پس مردمک های نگاه ما عقیم اند
تو حاضری بی آن که غیبت کرده باشی!
⚜️هفت چیز خطرناک است:
لذت بدون وجدان
عبادت بدون ایثار
علم بدون انسانیت
ثروت بدون زحمت
تجارت بدون اخلاق
دانش بدون شخصیت
سیاست بدون شرافت
اهدای کتاب هدیه دادن ،آگاهی به دیگران است. و از آنجائیکه کتاب به عنوان یک هدیه معمولی تاریخ مصرف ندارد می تواند با ایجاد تحول در زندگی انسان ها ،موثر باشد. در بدبینانهترین حالت، کتابهای غیرضروری را به کتابخانهها اهدا میکنند، که اتفاقا رسم خوبیست. پس با این حساب کتاب ماندگار است، و نام اهداکننده آن نیز همراه با تداعیات مثبت برای همیشه باقی میماند. همچنین هر نسخه کتاب در طول عمر خود توسط چندین نفر خوانده میشود،
تمام بیماری های انسان، از افکار او سرچشمه میگیرند؛ یعنی افکار ما هستند که بیماری ها را در وجودمان تولید میکنند:
تیروئید: وجود بغضی در گلو، که ترکیده نمیشود!
سرطان: ناشی از نبخشیدن خود و دیگران است!
ام اس: به دلیل عصبانیت طولانی مدت و کینه ورزی است!
بیماری قند: بخاطر افسوس گذشته ها را خوردن است!
سر درد: به دلیل انتقاد از خود و دیگران است!
زکام: بخاطر وجود آشفتگی های ذهنی است!
درد مفاصل: به دلیل نیاز به محبت و آغوش گرم است!
فشارخون: به خاطر مشکل عاطفی درازمدتی است که حل نشده باقی مانده!
پس بیایید ذهن هایمان را پاک کرده و شستشو دهیم. دیگران را ببخشیم، خودمان را ببخشیم، بیشتر محبت کنیم، کمتر گله و شکایت کنیم، فراوان تر بخندیم و شاد باشیم و بدانیم افکار ما بسیار قدرتمند و اثرگذار هستند و تاثیرات بسیار شگفت انگیزی از خود باقی می گذارند.
کتاب: شفای زندگی
🏻 نویسنده: لوئیز ال هی
مترجم: گیتی خوشدل