وبلاگ کتابخانه عمومی آیت الله کفعمی زاهدان

( آدرس: زاهدان-خیابان آزادی-جنب شهرداری مرکزی- 05433222448)

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

وبلاگ کتابخانه عمومی آیت الله کفعمی زاهدان

( آدرس: زاهدان-خیابان آزادی-جنب شهرداری مرکزی- 05433222448)

۴۷ مطلب در مرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

اسب سواری ، مرد چلاقی را سر راه خود دید که از او کمک می خواست.

مرد سوار دلش به حال او سوخت از اسب پیاده شد و او را از جا بلند کرد.

و روی اسب گذاشت تا او را به مقصد برساند.

مرد چاق وقتی بر اسب سوار شد ، دهنه ی اسب را کشید و گفت : …

اسب را بردم ، و با اسب گریخت!

اما پیش از آنکه دور شود صاحب اسب داد زد : تو ، تنها اسب را نبردی ، جوانمردی را هم بردی!

اسب مال تو ؛ اما گوش کن ببین چه می گویم!

مرد چلاق اسب را نگه داشت.

مرد سوار گفت : هرگز به هیچ کس نگو چگونه اسب را به دست آوردی ؛ زیرا می ترسم که دیگر « هیچ سواری » به پیاده ای رحم نکند!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۶ ، ۱۴:۵۷

«تن‌تن و سندباد» /نوشته محمد میرکیانی و تصویرگری محمدحسین صلواتیان / انتشارات قدیانی / ۱۶۰ صفحه

سرنوشت و داستان‌های شخصیت‌های کارتونی همیشه برای کودکان و نوجوانان جذاب بوده‌اند. این بار و در قالب این کتاب، تَن‌تَن است که در ادامه‌ ماجراجویی‌هایش با همراهی دوستان همیشگی‌ خود؛ میلو، کاپیتان هادوک و پروفسور تورنسل به سفری دیگر می‌رود. آن‌ها پس از سفر به نقاط مختلف جهان و خلق داستان‌های گوناگون به عنوان جهانگرد، میهمان مردم شرق می‌شوند. اما پس از مدتی مشخص می‌شود هدف آن‌ها یافتن افسانه‌های شرق و غلبه بر آن‌ها است. تن‌تن و دوستانش به هر نقشه و وسیله‌ای می‌خواهند در این داستان جدید پیروز شوند، اما در این میان سندباد با همراهی افسانه‌های شرقی به مقابله با مهاجمان برمی‌خیزد. تن‌تن که خود را در حال شکست می‌بیند به ناچار مجبور می‌شود تا از دیگر قهرمان‌های غربی کمک بخواهد و پای افسانه‌هایی مثل سوپرمن، تارزان و کینگ‌کنگ نیز به داستان باز می‌شود. باقی داستان نیز آنقدر پر افت و خیز و جذاب است که نمی گذارد خواننده کتاب را تا انتها بر زمین بگذارد.

تن‌تن و سندباد را می‌توان یک اثر ویژه در حوزه‌ ادبیات نوجوان به‌شمار آورد. با اینکه کتاب در سال ۱۳۷۰ به نگارش درآمده اما داستان آن همچنان برای خواننده کودک و نوجوان امروزی بسیار گیرا، خواندنی و آموزنده است.

در متن رونمایی شده تقریظی که از مقام معظم رهبری در مورد این کتاب در مردادماه سال گذشه منتشر شد، آمده است: «من هم همین قصه را همیشه تعریف می‌کردم! حیف که خیلی‌ها آن را باور نداشتند. حالا خوب شد، شاهد از غیب رسید! راوی این حکایت که خود همه چیز را به چشم خود دیده، حکایت تن‌تن و سندباد را چاپ کرده است. حالا دیگر کار من آسان شد! همین بس است که نسخۀ این کتاب را به همۀ بچه‌ها بدهم...»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۶ ، ۱۴:۵۳

«داستان دو شهر» / نوشته چارلز دیکنز / ترجمه مهرداد نبیلی / انتشارات فرزان روز / ۴۸۲ صفحه

همه ما چارلز دیکنز را با رمان‌های معروف «اولیور تویست»، «آرزوهای بزرگ» و یا حتی «دیوید کاپرفیلد» به یاد داریم. با این حال «داستان دو شهر» را نیز بدون تردید باید یکی از رمان‌های مهم و تأثیرگذار این نویسنده انگلیسی بدانیم؛ چه آنکه بسیاری معتقدند «داستان دو شهر» بهترین رمان چارلز دیکنز است. رمانی که با فروش ۲۰۰ میلیون نسخه در جهان، به همراه کتاب شازده کوچولو، جزو پرفروش‌ترین کتاب‌های تک‌جلدی جهان در تمام دوران‌ها است.

اگر پیش از این خواننده یکی از رمان‌های دیکنز بوده‌اید، باید بدانید که این رمان از بسیاری جهات با سایر رمان‌های دیگر او متفاوت است. ماجرای این کتاب در زمان گذشته و بخشی از آن در کشوری دیگر (فرانسه) رخ می‌دهد؛ از دیگر رمان‌های این نویسنده کوتاه‌تر است و از مبالغه‌ها و اغراق‌های معروف دیکنز در آن خبری نیست؛ به علاوه فضایی غم‌انگیز دارد و طنز و بذله‌گویی در آن زیاد نیست. با این حال مثل تمام آثار دیکنز از خفقان و خشونتی که زیر پوست جامعه جریان دارد نیز مایه‌های فراوانی گرفته است.

یکی دیگر از تفاوت‌هایی که این کتاب را در میان آثار دیکنز شاخص و متمایز کرده؛ تعلق داشتن آن به دوره‌ای از تغییرات در زندگی اوست. دیکنز کمی پیش از آن که این رمان به صورت پاورقی در یک مجله‌ منتشر شود از همسرش جدا شده و ناشر کتاب‌هایش را هم عوض می‌کند. شاید بتوان گفت انقلاب و تحول بزرگی که تمام شخصیت‌های این کتاب را در برگرفته؛ در واقع بازتاب دگرگونی زندگی شخصی نویسنده است.

شخصیت‌های این داستان نه از طریق گفت و گو بلکه در جریان داستان شکل می‌گیرند. دیکنز نیز از نتیجه کارش راضی بوده است. او پس از اتمام نگارش این کتاب به ویلکی کالینز (نویسنده، نمایشنامه‌نویس و دوست دیکنز) می‌گوید: «در تمام مدتی که این رمان را می‌نوشتم بسیار هیجان‌زده و متأثر بودم. خدا می‌داند که تمام تلاشم را کرده‌ام.» شاید همین حرف دیکنز بهترین دلیلی باشد که هر علاقه‌مند به کتاب را وادار به خواندن بهترین اثر این نویسنده بزرگ کند
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۶ ، ۱۴:۵۳

«قلندر و قلعه» / نوشته سید یحیی یثربی / نشر قو / ۳۲۹ صفحه

شیخ‌ شهاب‌الدین سهروردی برای ما ایرانی‌ها آنقدر آشناست که بعید است نامش را بارها در مقاطع مختلف زندگی نشنیده باشیم. اگر جزو آن دسته از کسانی هستید که همیشه علاقه‌مند بودید از این چهره سرشناس فلسفه چیزی بیشتر از آنچه شنیده‌اید یا در جستجوهای ساده اینترنتی دیده‌اید بدانید؛ «قلندر و قلعه» بهترین پیشنهاد برای شماست.

کتاب نه تنها روایتی رمان‌گونه و در برخی فرازها کمی آمیخته به تخیل از زندگی سهروردی است بلکه دفتری کوتاه و ساده برای معرفی اندیشه‌های شیخ اشراق آن هم با روایتی روان و پرکشش از زندگی اوست.

نویسنده در این کتاب به نحوۀ شکل‌گیری ذهنیت شیخ شهاب‌الدین از کودکی و تأثیرپذیری‌ او از معلمان و استادانش پرداخته است. در فرازی خواندنی از این کتاب و بخشی که روایتگر وداع سیندخت با او است، این دختر زرتشتی خطاب به سهرودی چنین می‌گوید: «تو می‌روی، من نیز در آستانه پروازم. جان من از تنم جدا می‌شود. پرواز می‌کنم. من ازدواج نکرده‌ام و نخواهم کرد. فرصتم کم بود. کوشیدم که بال‌هایم زود برآیند و رشد کنند. من در هوای عالم دیگری پرواز خواهم داشت. من پیش از مرگ خواهم مرد و چند سالی پس از آن با مرگ طبیعی، این تن خاکی را به خاک خواهم سپرد. من پیش از فتنه بزرگی که این سرزمین عزیز را به خون و آتش بکشد می‌میرم. اما تو! من درون تو شعله فروزانی می‌بینم! دل تو یک آتشکده است. تو راه خوبی در پیش داری. تو بزرگی! تو اهل پروازی! بعد از این همیشه همدیگر را خواهیم دید.»

خلاصه آنکه «قلندر و قلعه» داستانی خواندنی از زندگی شیخ شهاب‌الدین سهروردی که با فلسفه، عشق، غم و شادی وصال درهم تنیده شده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۶ ، ۱۴:۵۱

«پایی که جا ماند» / نوشته سیدناصر حسینی / انتشارات سوره مهر / ۸۰۸ صفحه

مخفی‌کردن یادداشت‌های نوشته‌شده بر روی کاغذ سیگار در داخل یک عصا، در نگاه اول به فیلم‌های ماجراجویانه و پر افت و خیزی می‌ماند که بیننده را تا انتهای داستان میخکوب می‌کند، اما این یادداشت‌های پنهان شده در درون عصا خاطرات ۸۱۱ روز اسارت سید ناصر حسینی‌پور از زندان‌های مخفی عراق هستند؛ یادداشت‌های روزانه‌ای که از ۳ تیر ۱۳۶۷ آغاز می‌شوند و تا ۲۲ شهریور ۱۳۶۹ ادامه می‌یابند و اشک‌ها و لبخندهای اسرای ایرانی در عراق را روایت می‌کند.

یکی از نکات جالب در مورد این کتاب، تقدیم کردن آن به ولید فرحان؛ شکنجه‌گری که از هیچ فرصتی برای آزار و اذیت نویسنده دریغ نکرده، است. کسی که او را مجبور به دویدن بر روی یک پا می‌کند، او را مجبور به ساعت‌ها خیره شدن به آفتاب می‌کند و برای بیرون کشیدن اطلاعات از او با کابل به جان او می‌افتد.

اگر می‌خواهید از شرح بسیاری از اعمال و رفتار نظامیان عراقی با اسرای ایرانی و همچنین روایت‌های دسته اولی از زوایای زندگی اسرا در کمپ‌های عراقی آگاه شوید؛ خواندن کتاب «پایی که جا ماند» بهترین پیشنهاد برای شما خواهد بود.

مقام معظم رهبری نیز در شهریورماه سال ۱۳۹۱ در تقریظی که بر این کتاب نگاشتند؛ بیان داشتند: «تاکنون هیچ کتابی نخوانده و هیچ سخنی نشنیده‌ام که صحنه‌های اسارت مردان ما را در چنگال نامردمان بعثی عراق را، آنچنان که در این کتاب است به تصویر کشیده باشد. این یک روایت استثنایی از حوادث تکان دهنده‌ای است که از سویی صبر و پایداری و عظمت روحی جوانمردان ما را، و از سویی دیگر پستی و خباثت و قساوت نظامیان و گماشتگان صدام را، جزء به جزء و کلمه به کلمه در برابر چشم و دل خواننده می گذارد و او را مبهوت می کند. احساس خواننده از یک سو شگفتی و تحسین و احساس عزت است، و از سویی دیگر غم و خشم و نفرت… درود و سلام به خانواده‌های مجاهد و مقاوم حسینی.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۶ ، ۱۴:۵۰

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۶ ، ۱۴:۱۷

اطلاعیه



بخش کودک کتابخانه کفعمی برگزار میکند:
جلسه قصه گویی
زمان : دوشنبه دوم مرداد ساعت 17
مکان : بخش کودک کتابخانه آیت الله کفعمی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۶ ، ۰۸:۱۱